1-قرارداد 1907 و توسعه نیافتگی ایران
دکتر مرتضی دهقان نژاد
استادیار گروه تاریخ دانشگاه اصفهان
2-تحلیل نامه کرزن در باب تقسیم ایران ؛8 سال قبل از قرار داد
دکتر مرتضی نورایی
استادیار گروه تاریخ دانشگاه اصفهان
3-بررسی عملکرد روسیه و بریتانیا از رقابت تا همکاری با محوریت قرارداد 1907
دکتر علی نایب پور
عضو هیئت علمی دانشگاه نیروی انتظامی
4-اثرات قرارداد 1907 در جنوب خراسان
ابوالفضل حسن آبادی(پژوهشگر و سرپرست مرکز اسناد استان قدس رضوی) و الهه محبوب(کارشناس اسناد)
این مساله و این انتساب دروغین باعث ناراحتی و گله مندی استاد باستانی از این افراد شده است؛ همچنین باعث ناراحتی دیگر اساتید گروه و دانشجویان شده است.
بدون اغراق می توان گفت ،همه ایرانیانی که به ایران زمین و تاریخ مردمان این مرز و بوم عشق می ورزند ،با نثر دلنشین و جذاب و بحق علمی استاد باستانی بزرگ آشنایی داشته و ایشان را دوست می دارند و خدمات ایشان به علم تاریخ بر کسی پوشیده نیست .و چنین اتهامات سخیف و بی پایه ای ،هرگز نمی تواند خدشه ای بر این چهره برجسته و علمی وارد آورد .
نه هر درخت تحمل کند جفای خزان
غلام همه سروم که این قــــــدم دارد
در انتها به سهم خود و به نمایندگی از تمامی دانشجویان تاریخ دانشگاه تهران ،می گویم : دکتر باستانی عزیز ، دوستتان داریم و به وجود نازنینتان افتخار می کنیم . پایدار باشید .
مطلب زیر از وبلاگ استاد گرامی دکتر حضرتی است در واکنش به توهین به مقام دکتر باستانی پاریزی:
" ای مصور صورت یار مرا بی ناز کش چون به نازش می رسی بگذار من خود می کشم
بنده که افتخار شاگردی دکتر باستانی را در مقاطع تحصیلی ارشد و دکتری داشتم، شناخت زیادی نسبت به شخصیت والا، منش بزرگوارانه و تواضع ستودنی ایشان دارم. به همان اندازه که مکتوبات استاد، شیرین، دلنشین و جذاب است، مراودات شفاهی ایشان هم با همکاران و دانشجویان و همین طور مراجعه کنندگان زیادی که از داخل و خارج از کشور به دیدار ایشان - در آن اتاق محقر گروه - می شتابند، بسیار محبت آمیز و البته همراه با فروتنی فراوان است. این ها را نوشتم تا بگویم برای من عضویت در گروهی که مزین به حضور مبارک مورخ پرآوازه ای چون استاد باستانی است، افتخاری بزرگ و مایه مباهات بسیار است.
دیروز (4/12/86) وارد گروه که شدم بعد از سلام و تبسمی با همکاران، هنوز کاملا در جای خود مستقر نشده بودم که دکتر باستانی با خنده ای بر لب رو به من فرمودند:" ها، آقای حضرتی از هم ولایتی های تان گله دارم. چرا آن تهمت ها و دروغ ها را به من نسبت داده اند؟" من که از همه جا بی خبر بودم، کمی جا خوردم. نمی دانستم چه بگویم که دکتر... به دادم رسید و فرمود:"نویسندگان وبلاگ... را می شناسی؟" عرض کردم: نه، چطور مگه؟ با توضیحات دکتر... و دیگر همکاران از ماوقع مطلع شدم. اینکه در یکی از وبلاگ های متعلق به ترکان خراسان به غلط شعری که در ذم ترک ها است، به استاد باستانی نسبت داده شده است. نویسندگان وبلاگ هم در پاسخ، هر چه فحش بلد بودند در قالب هجویات، نثار حضرت استاد نموده اند.
موضوعی که در این باره مرا بسیار متعجب نمود، ایراد اتهام ضدیت با ترکان برای استاد باستانی است. من که از سال 1371 در محضر استاد افتخار شاگردی دارم، هیچ جمله و یا عبارتی را حتی از سر مزاح و شوخی در مذمت ترکها از ایشان نشنیده ام. معروف است که استاد تعصب خاصی نسبت به زادگاه و منطقه خودشان یعنی کرمان دارند اما این تعصب هیچ گاه ایشان را به سمت نفی و کوچک شمردن دیگران سوق نداده است، چرا که معتقد بودند اثبات شیئی نفی ماعدا نمی کند.
به عنوان یکی از شاگردان آذری زبان دکتر باستانی بزرگ، شهادت می دهم که حضرت استاد بری از چنین اتهامات سخیف و نارواست و بدون تردید آنانی که به چنین اقدام زشت و ناپسندی در تخریب شخصیت ایشان دست زده اند، حتا آشنایی حداقلی هم با شخصیت و خصوصیات فردی جناب استاد ندارند و گرنه چنین خبط ناشیانه ای را مرتکب نمی شدند.
این چند سطر را نه در پاسخ به آن دوستان ناآشنا، بل برای ادای دین نسبت به انسانی والا و استادی گران مایه – که به حق دکتر وثوقی عزیز لقب "نقاش تاریخ" را به ایشان داده اند – نوشتم تا بگویم باستانی عزیز دوستت دارم. " http://hassanhazrati.blogfa.com
روز یکشنبه 12/12/1386 ،گروه تاریخ دانشگاه تهران ،به بهانه پشت سر گذاشتن اربعین حسینی ،نشستی را تحت عنوان نقد کتاب ،در تالار دکتر باستانی پاریزی ، ترتیب داد .در این نشست کتاب نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا از تالیفات دکترغلامحسین زرگری نژاد ،مورد نقد و بررسی قرار گرفت که با این مناسبت ارتباط موضوعی دارد.
معبد داش کسن
معبد باستانی «داش کسن» یا آنچنان که جهانگردان آن رامی شناسند: معبد اژدها؛ در حاشیه روستای «ویر» در حدود 15 کیلومتری شهر تاریخی سلطانیه واقع شده که به نقش دو اژدهای برجسته و چند محراب اسلامی در دو سمت خود و به قرینه یکدیگر مزین است. یکی از دلایل معروف بودن این معبد به دلیل وجود نقشهای اژدهای آن است که نمونههای مشابه آن را آنوبانینی در جای دیگری از ایران مشاهده نکردهاست. طبق نظر برخی باستان شناسان، قدمت این معبد به قبل از اسلام باز میگردد که در زمان ایلخانان نقوشی از جمله اژدها بر آن افزوده شدهاست.
مجموعه تاریخی داش کسن مرکب از ایوانها، نقوش برجسته و محوطههای باستانی است که در جهات مختلف به ویژه نقش حجاری شده اژدها، منحصر به فرد و قابل توجهاست. آثار به جای مانده در محل؛ این احتمال را قوت میبخشد که ایلخان مغول «ارغون» بیش از گرایش به دین اسلام، اقدام به ساخت معبدی نمودهاست. تاثیر و تاثر متقابل ایران و چین بر یکدیگر بیش از هر محل دیگری در این مکان مشهود است چنانچه تلفیق طرحهای اسلیمی و نقش اژدها این موضوع را متذکر میشود.
در حال حاضر؛ چیز زیادی از این معبد باقی نمانده و تنها سنگهای بزرگ و پراکنده در گوشه کنار معبد دیده میشود. محدوده معبد اژدها مستطیلی و به ابعاد تقریبی 100 متر در 50 متر است که یک قسمت از آن به واسطه حفاری در تپه ایجاد شدهاست. معبد در دامنه تپهای قرار داشته و مشرف به دشتهای وسیع و زیبایی است.
راه رسیدن به معبد چندان مناسب نبوده و از روستای ویر به بعد کاملا خاکی و بدون تابلوی راهنما است. از حاشیه روستا تا معبد حدود 5 کیلومتر راه را باید طی نمود که بهتر است یکی از اهالی را به عنوان راهنما با خود همراه داشته باشید؛ تا برای یافتن محل معبد دچار مشکل نشوید. در کنار معبد یک کانکس کوچک وجود دارد که نگهبان معبد در آن زندگی میکند.
از دودمان میر جهانگیر خان بختیاری آسترکی ، آثار و ابنیه تاریخی معظمی در نقاط مختلف بختیاری بجا مانده است که از آن جمله خرابه های سردشت نزدیک دزفول و بُنه وار در منطقه گرمسیر و همچنین در دیمه و چغا گرگ در سردسیر می باشد . آثار و جامانده های تاریخی از این دودمان در نقاط گرمسیری بختیاری ، گواه بارزی بر شوکت و جلال زیاد آنها بوده است .
آثار و ابنیه بُنه وار از شکوه و عظمت خاصی برخوردار بوده و چنانکه از پس مانده های آن ، استنتاج می شود . بسیار بزرگ و وسیع بوده زیرا در این محل علاوه بر حاکم و رئیس کل ، سایر روسا و کلانتران و بزرگان ایل در جوار مقر حکمروایی خان ، دارای ساختمانها و منازل متعددی بوده اند و هم اکنون نیز پاره ای از آن آثار که بیشتر به قصر اصلی خان بزرگ ( یکی از خوانین آسترکی ) بوده به چشم می خورد که قسمتهای مختلفه آن از قبیل نقارخانه ، دفتر خانه ، فراش خانه و حمامهای بزرگ ( دلیل بر وجود تمدن آنهاست ) مشهود است . ضمناً در محل مزبور میدانی بوده که سواران و رزم آوران بختیاری در آنجا به چوگان بازی و سوارکاری می پرداخته اند . ( رک ـ روزنامه خروش آنزان ـ دکتر عبدالرضا درگاهی ؛ تاریخ بختیاری سردار اسعد ـ ص 150 )
شواهد و قرائن نشان می دهد که بنه وار از هزاران سال پیش سکونتگاه گرمسیری طایفه آسترکی بوده است . بطوریکه نقشة جغرافیایی دورة ساسانیان ( نقشة شماره 1700 ( دورة نقشه های تاریخی سحاب ) نشان می دهد که نام آن در زمان ساسانیان ( آسترآباد اردشیر ) بوده که درکناره های کارون به ثبت رسیده است . هر چند آثار تمدنی آن به دورة باستان بر می گردد اما بین سالهای 924 ه ق تا 1203 ه ق در زمان اوج قدرت خوانین آسترکی ، مرکز حکومت بختیاری قرار گرفت . ابنیه و ساختمانهای فراوانی در عهد سه تن از خوانین بزرگ بختیاری ـ از جمله تاجمیرخان آسترکی و پسرش میر جهانگیرخان و خصوصاً نوه اش خلیل خان آسترکی در بنه وار و اطراف آن ساخته شد . از این جهت به آن بنه وار خلیل خان نیز می گویند . از آنجائیکه مرکز حکومت بختیاری هفت لنگ و چهارلنگ نیز بوده به بنه وار هفت و چهار نیز شهرت دارد .
علاوه بر آثار یک شهر بزرگ دیوانی که توصیف شد ، سنگ نوشته بزرگی در روی یک تپه مشرف بر بنه وار وجود دارد که به دستور میر جهانگیرخان بختیاری آسترکی حکاکی شده است . همچنین بر روی رودخانه ای که از کنار آن می گذرد به دستور و همت خلیل خان آسترکی ، سدی بر روی آن احداث شد و کانالی به سوی شهر کشیده شده است که هم اکنون آثار آن پابرجاست . یکی دیگر از نقاط دیدنی بنه وار ، چشمه ای است که به نام چشمه (( بی بی ترخون )) همسر مرحوم خلیل خان معروف است .
منطقه ای که اکنون به نام شهرستان لالی وجود دارد ، در زمانهای پیش بنام بنه وار آسترکی و یا آسترآباد اردشیر معروف بوده است ، اما به مرور زمان تحلیل رفته و مناطق مجزایی از آن جدا شده است . شهر تاریخی بنه وار آسترکی در دامان کوه (( گریوه ))ودرکناررودخانه«تلوک» در 30 کیلومتری شرق لالی کنونی و 85 کیلومتری شمال شرقی مسجدسلیمان واقع گردیده است و از ابتدای صفویه تا پایان زندیه مرکز حکومت بختیاری بوده که حاکمین و فرمانروایان آنها خوانین آسترکی بوده اند تا اینکه در زمان آغامحمدخان قاجار با شکست ابدالخان آسترکی نوادة خلیل خان و شکست طایفه آسترکی این شهر را از دست دادند و هم اکنون گروهی از طایفة بامدی در آنجا ساکن هستند . آنچه مسلم است بنه وار دوران شکوه خودراپشت سرگذاشته وازشهرهای مهم ایران دردوره صفویه،افشاریه وزندیه که شامل کل شهرستان لالی کنونی بوده است که ازهزاران سال پیش سکونتگاه طایفه آسترکی یکی ازشعب ایل دورکی بختیاری بوده است.دردوران نوجوانی بارهاوبارها یک بیت چکامه ازمرحوم مادربزرگم می شنیدم که ان رابه صورت «سرو»یا«دندال» زمزمه می کرد که نشان دهنده عظمت ازدست رفته بنه واربود.این بیت شعرچنین است:
ای تلوک،چم تلوک،چم تلوک رود
دال کنده چم تلوک،دال همه کو
مضمون ومفهوم این بیت شعر گویای حقیقت راستینی است که تلوک وبنه وارکه درچم آن قرارداردبه خود دیده است ومعنی ان نشاندهنده بعدسیاسی بنه واراست که همه روساوکلانتران سایر طوایف بختیاری برای بارعام وتحویل مالیات دربنه وار حضورمی یافتندتاحاکم خود یکی از خوانین آسترکی راملاقات کنند.امامتاسفانه امروزه معنی ومفهوم این شعر دگرگون شده است وهرکس قلم بدست گرفت ،تلاش می کندکهیادربنه واربرای خودتاریخی بسازدویااینکه هویت تاریخی بنه واروسازندگان وصاحبان آن راوارونه وتحریف نماید. دردوران طلایی بنه وارحدود هشتاددرصدازاملاک شهرستان لالی کنونی مطعلق به ایل آسترکی بوده است که علاوه براسنادموجودهنوز بسیاری ازاین مناطق بنام شهرت دارندازجمله: کاخ اژدروکاخ شاهی خلیلخان درشهربنه وار،کتیبه میرجهانگیرخان آسترکی درشهربنه وار،دژملکان خلیل خان ،کول بی بی شاه بنام همسر بابک شاه آسترکی ،برکه لرمیراسترکی ،چال خراجی بنام تیره خراجی آسترکی ،جاستون شه بامسیری بنام بابک شاه بهرامسری (بامسیری)استرکی ،قلعه صلواتی خلیل خان استرکی ،قلعه اره تی (هتی )بنام دختر خلیل خان استرکی ،آرامگاه خضرآسترکی معروف به خضرزنده ،کول گاهیونداسترکی،مسیرآسترکی ره (راه گذرایل استرکی)درمسیر ورود به دورک که اسنادآنهانیزدرپایان همین کتاب چاپ گردهده است.
کتیبه میرجهانگیر خان بختیاری آسترکی در بنه وار
برروی این سنگ نوشته آیه ای از قرآن مجید و نام دوازده امام ( ع ) و در پایان نام میرجهانگیرخان فرزند تاجمیرخان آسترکی بعنوان سلطان بلاد بختیاری حک گردیده است .