خود را بپذیر!
ناهنجاری های روانی وجنسی به شکل
های مختلف در طبقات مختلف و در شهرهای مختلف افزایش یافته و مسائل جنسی در
راس تابوهای مهم قرار دارد زیرا افشای آن راحت نیست، و عمدا" زنان قربانیان
این ماجرا هستند. این پنهانکاری و ترس از آبرو، متجاوزین را جری تر کرده و
تقریبا به صورت اپیدمی جنسی درنقاط مختلف در آمده است .
تجاوز خشونت است و خشونت مسئله
اجتماعی است ، نگاهی کوتاه داشته باشیم به تجاوزهای جنسی و تنوع آن ها در
مناطق مختلف کشور:
چه کسانی
بیشتر مورد تجاوز و آزار جنسی قرار گرفته اند ؟
اکثر مواقع زنان و دخترانی که با
پوششهای نا مناسب در سطح جامعه هستند اولین انگیزه مورد تجاوز قرار گرفتن از
سوی تجاوز گر را که همان تحریک شدن جنسی است در ذهن تجاوز گر بوجود می آورند
البته این بدان معنی نیست که افرادی که پوشش مناسبی دارند هیچ وقت مورد تجاوز
قرار نخواهند گرفت اما از آنجایی که تحریک جنسی اولین سبب تجاوزات جنسی
میباشد این تحریک از سوی زنان و دخترانی که پوشش نا مناسبی دارند زودتر منتقل
می شود . من منکر مدگرائیی جوانان نمی شوم اصلا مدگرائی یک میل طبیعی در
جوانان میباشد و جوانان دوست دارند لباسهای به مد بر تن کنند اما مد لباس
باید بر گرفته از الگوهایی باشد که با فرهنگ ما همخوانی داشته باشد بعنوان
مثال اگر در فلان منطقه از جهان مد شد که دختران شلوارک به پا کنند و بیرون
بیایند آیا جوانان ایرانی هم باید با شلوارک بیرون بیایند ؟ سوالی که اینجا
مطرح میشود اینست که علت تجاوز چیست آیا محدودیت در روابط جنسی باعث بروز
تجاوزات جنسی می شود ؟ پاسخ منفیست چرا که اگر این عامل به تنهایی باعث
پیدایش پدیده تجاوزات بود در کشورهای غربی که روابط جنسی محدودیتی ندارد
نباید هرگز تجاوزی صورت می گرفت این در حالیست که فقط در سال 2004 میلادی در
ایالت نیوجرسی امریکا بیش از 1300 مورد تجاوز جنسی صورت گرفته است . تجاوز می
تواند ریشه روانی داشته باشد در اکثر تجاوزات به گروهای همجنس فرد تجاوز گر
خود در دوران کودکی یا نوجوانی مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته یا با صحنه
ای هولناک در این مورد مواجه گشته .
توصیه هایی جدی برای جلوگیری از اینکه مورد تجاوز یا آزار و اذیت جنسی قرار
بگیریم :
نقش دختران و
زنان :
از آنجایی که درصد بیشتری از
افرادی که مورد تجاوز قرار گرفته اند از پوشش مناسبی برخوردار نبوده اند
رعایت پوشش مناسب حداقل در مکانهای خلوت توصیه می شود.
روابط دوستی بین دختر و پسر
خیلی از روابط دوستی بین دو جنس مخالف با تجاوزجنسی یا با روابط جنسی روبرو
بوده از جهت توصیه جدی من به خانمها عدم اعتماد در این مورد خاص به طرف مقابل
میباشد فراموش نکنید اگر دختر و پسری در مکانی تنها کنار یکدیگر باشند خواه
یا نا خواه وسوسه های جنسی در ذهن آن بوجود می آید . برای جلوگیری از این
وسوسه هرگز پیشنهاد رفتن به خانه یا مکانهای خلوت را از طرف مقابل خود قبول
نکنید .
حقیقت تلخ در
این باب :
پسر جوانی به نام خسروپس ازاغفال
زنان ودختران وبرقراری ارتباط جنسی از صحنه آزار جنسی فیلم بر داری می کرد .(
روزنامه شرق 27 دی 83) کرمان.
خسرو با ابراز عشق به زنان
ودختران و برقرار کردن رابطه تلفنی وتقاضای ازدواج دختران را اغفال و به خانه
اش می کشاند وبه آزار جنسی آنها می پرداخت .
در بازرسی خانه خسرو یک دستگاه دوربین مدار بسته که به صورت کاملا حرفه ای
نصب شده بود که از صحنه های تجاوز فیلم برداری می کرد .با تهدید به تکثیر و
توزیع فیلم ها در شهر دختران فریب خورده را از شکایت منصرف می کرد .
سوار خودروهای مسافر کش سخصی بدون ارم هرگز نشوید :
به سن و سال راننده نگاه نکنید
به اینکه زن کنار وی نشسته نگاه نکنید امکان دارد تمامی این عوامل برای جلب
اعتماد شما باشد اگر به هر دلیل مجبور بودید سوار خودروهای مسافر کش شخصی
شوید قبل از سوار شدن پلاک خودرو را یادداشت کنید یا به خاطر بسپارید اگر
راننده از مسیر اصلی منحرف شد و یا به هر دلیل به رفتارهیا راننده یا عواملی
که در خودرو هستند مشکوک شدید فورا از راننده بخواهید که خودرو را متوقف کند
و پیاده شوید .
حقیقت تلخ در
این باب :
این دختر در شرق تهران وقتی سوار
پیکان مسافر کشی شد با تهدید راننده به جنگل های لویزان برده شد ومورد تجاوز
قرار گرفت . در پی انتشار اخبار تجاوز در لویزان تعداد شاکیان که در جنگل
لویزان مورد تجاوز قرار گرفته اند بیشتر می شود و تاکنون به 8 نفر رسیده است
.متجاوز به نام حبیب در یک تعمیر گاه ماشین کار می کند و ماشین هایی را که
برای تعمیر می آوردند از تعمیرگاه خارج می کرد و در نقش آژانس و مسافرکش زنان
و دختران را سوار و با تهدید ، آنها را به جنگل لویزان برده به آزار جنسی
آنها می پرداخت .
وی در مرداد ماه زمانی که قصد
تجاوز به دختری را داشت توسط مامورین گشت دستگیر شد. نخستین شکایت از سوی یک
دختر دانش آموز مطرح می شود . این دختر توانسته بود از دست حبیب فرار کند
وچند شماره اول و رنگ خودرو را در اختیار پلیس قرار بدهد .
ازرفت و آمد در مکانهای خلوت و
در ساعات شب در حد توان خودداری کنید .
نقش والدین :
اطلاع رسانی و آگاهی به فرزندان
از وظایف اصلی خانواده ها میباشد اولین قدم برای آگاهی دادن به فرزندان
برقراری رابطه ای دوستانه با فرزند میباشد نباید به گونه ای در زمینه روابط
جنسی یا آگاهی در مورد تجاوزات جنسی با فرزندان خود صحبت کنید که در ذهن آنها
اینگونه شکل بگیرد که صحبت کردن راجع به این موضوعات بی حیائی است با فرزندان
خود دوست باشید .
پارتی ها و مهمانیهای در اصطلاح تاریک :
اغفال شدن توسط نزدیک ترین به
اصطلاح دوست شما درصدی از تجاوزات در پشت پرده مهمانیهای و پارتیها شکل
گرفته اکثر این افراد به درخواست و به اعتماد دوست نزدیک خود در اینگونه
مهمانی ها شرکت کرده اند و متاسفانه مورد تجاوز قرار گرفته اند این بدین معنی
نیست که همه مهمانی ها دارای محیطی نا مطلوب است اما بهتر است قبل از رفتن به
مهمانی از مکان آن و افرادی که در آن مهمانی شرکت کرده اند مطلع باشید و
مکان و ساعت آغاز و پایان مهماین را به اطلاع خانواده برسانید .
حقیقت تلخ در
این باب :
حبس عروس 17 ساله ای در خانه
ویلایی به مدت 75 روز ( رزونامه ایران 25 دی 83 ) تهران
این جوان می گوید :6 روز بعد از
ازدواجم با شوهرم اختلاف اندکی داشتم با دوستم قرار گذاشتم که بیرون بروم. در
حال قدم زدن پژویی کنارمان توقف کرد و متوجه شدم دوستم با راننده پژو آشناست،
پس از سوار شدن دوستم به زور طلا هایم را از دستم در آورد و به راننده داد.
بعد آنها مرا از تهران خارج کرده و به ویلایی در چالوس بردند. دختر و پسرهای
زیادی به آن خانه رفت و آمد می کردند و اتاق ها را به مسافران جوان اجاره می
دادند. غیر از من چند دختر جوان دیگر هم بودند .
آنها از همه فیلم و عکس تهیه می کردند.
عکس از
مراسم عروسی مهمانی ها خوابگاهها و جمعهای خودمانی : در مقابل
دوربین یا موبایل های داری دوربین عکس برداری یا فیلمبرداری جمعهای دوستانه
اجتناب کنید این قسمت لازم به توضیح نیست چرا که همین الان اگر چرخی در
سایتهای غیر اخلاقی اینترنتی بزنید با موارد بیشماری روبرو می شوید .
حقیقت تلخ در
این باب :
دختری در مراسم تولد همکلاسی خود
شرکت کرده بود به لحاظ اینکه مهمانی دخترانه بود لباس وی از پوشش مناسبی
برخوردار نبود عکس سر و گردن وی توسط دوست پسر او که از وی جدا شده بود بر
روی اندام برهنه دختری مونتاژ شده و پخش گردیده بود برادر دختر با مشاهده این
عکس به محل مدرسه پیش دانشگاهی خواهرش مراجعه کرده وی را تا خانه همراهی
میکند و در حمام خانه با زدن 11 ضربه چاقو خواهرش را از پای در میآورد .
هشدار به پسران :
در استخرها و در رختکنها مراقب
رفتارهای دیگران باشید اگر بعد از استخر فردی پیشنهاد رساندن شما تا منزل را
با خودرو شخصی داد و آنرا نمی شناختید حتی اگر بارهی در استخر آن فرد را دیده
باشید هرگز پیشنهاد وی را قبول نکنید.
حقیقت تلخ در
این باب :
تجاوز به پسر 18 ساله ، ( 30آذر
83 روزنامه ایران ) ،(تهران)
دوپسر 18 ساله با تهدید چاقو
مورد تجاوز قرار گرفتند .دوپسر هنوز هم در باره آنچه که بر سرشان آمده است با
ترس وشرم حرف می ند . درمنطقه فلاح پسری که به عنوان شرور معروف است دو پسر
را در زمان های مختلف به بهانه ای به پشت خط راه آهن برده و بعد ضرب وشتم با
لگد مجروع کرده و با یکی از کسانی که همراهش بود به او تجاوز کردند. یکی از
این پسرها با درد بسیار به خانه بر می گردد وبه خاطرآبرو هیچ حرفی به خانواده
نمی زند .
شب هنگام از شدت درد ضرباتی که به شکم وی خورده بود راهی بیمارستان می شود
ودر آنجا به ناچار حقایق را می گوید .
اگر مورد تجاوز قرار گرفتید چه اقداماتی لازم است انجام دهید ؟
قبل از هر اقدامی بخ خاطر داشته
باشید شما به علت امری نا خواسته مورد آزار جنسی و تجاوز قرار گرفته اید چرا
که اگر این مسئله خواسته بود اسم آن تجاوز نبود شما تلاش خود را برای جلوگیری
از بروز این حادثه کرده اید در هر سنی و هر شرایطی به نزدیکترین مرکز کلانتری
، پاسگاه ، ایستگاه ها ی نیروی انتظامی یا خودروهیا نیروی انتظامی مراجعه
کنید و مسئله را با جزئیات کامل با مامورین مربوطه در میان بگذارید.(
مددکاران اجتماعی در نیروی انتظامی آموزشهای لازم در احیای روحیه افرادی که
مورد تجاوز قرار گرفته اند دیده اند )
دومین گام مسئله را با خانواده
درمیان بگذراید .
سومین گام هرگز از تهدید های
تجاوز گر از این قبیل که اگر مسئله را بازگو کنید شما را به قتل میرسانند یا
فیلمی که از شما دارند را پخش خواهند کرد و ... نهراسید و سریعا به مراجع
انتظامی مراجعه کنید
معمولا فردی که مورد تجاوز قرار
میگیرد نباید از سوی خانواده سوال پیچ شود وی بریا مدتی نیاز به بازسازی روحی
و روانی دارد شرایط او را درک کنید ترجیحا از یک مشاور کمک بجوئید.
برخی افراد از ترس آبرو و یا
تهدید های تجاوز گر از مطرح کردن موضوع و یا طرح شکایت خودداری میکنند این
عامل باعث می شود تا دختران دیگر نیز یا حتی خود فردی که مورد تجاوز قرار
گرفته مجددا بنابه درخواست تجاوز گر تن به عمل نا خواسته جنسی دهد پس موضوع
را هرچه سریعتر با نیروی انتظامی در میان بگذراید.
منبع: http://www.asheghi4u.net/
مقاله از مینا
رفیعی مددکار اجتماعی
صداقت احساسی بدین معناست که احساسات و عواطف
حقـیقی خـود را بـیـان کنـیم. برای این کـه بتـوانـیم از نــظر
احسـاسی صـادق بـاشیم، باید در وهله اول از احساسات
خـود با خبر باشیم. این آگـاهی از احسـاسـات، بـه مـیـزان
هـوش احساسی افـراد بستـگی دارد. هـــوش احساسی
اسـت کـه فـرد را قـادر می سـازد تـا بـتـواند بـــه طور دقیق
احساساتش را تشخیص دهد.
هوش احساسی همچنین این توانایی را به ما می دهد که بتوانیم تصمیم بگیریم که
آیا کار درستی است که احساسات واقعی خود را با طرف مقابل در میان بگذاریم یا
خیر. به هر حال به طور کلی عقیده من بر این است که افراد باید به طور فردی در
بیان احساسات خود صادق باشند تا همه در جامعه ای با صداقت احساسی بالا زندگی
کنند.
اگر بتوانیم از نظر احساسی با خودمان صادق باشیم، می توانیم "خود حقیقیمان"
را خیلی عمیق تر بشناسیم. این کار به ما کمک می کند که خیلی راحت تر با
خودمان کنار بیایم و خودمان را همانطو که هستیم بپذیریم. این امر همچنین به
ما کمک میکند که تشخیص بهتری در این مورد که وقت خود را چگونه و با چه کسانی
صرف کنیم، داشته باشیم.
در عین حال اگر سعی کنیم که با دیگران در بیان احساسات خود صادق باشیم،
اینکار به آنها هم کمک می کند که از نظر احساسی صداقت بیشتری را از خود نشان
دهند. زمانیکه از نظر احساسی صادق باشیم، دیگر مجبور نخواهیم بود تا کارهایی
را که به دلخواهمان نمیباشد، انجام دهیم. همچنین خیلی سریع تر فردی که برای
احساساتمان ارزش قائل است را پیدا خواهیم کرد.
صداقت احساسی نیازمند آگاهی، اعتماد به نفس، و حتی شجاعت است.
این به آن دلیل است که همیشه ما در جو اجتماعی یاد گرفته ایم که به
احساساتمان بی توجه باشیم، آنها را نادیده گرفته و در مورد آنها به خودمان هم
دروغ بگوییم. به عنوان مثال زمانیکه از ما سوال می شود "چطوری" معمولاً جواب
می دهیم: "خوبم" حتی اگر به راستی هم خوب نباشیم، باز هم چنین پاسخی می دهیم.
حتی گاهی اوقات هنگامیکه کاملاً مشخص است که افراد عصبانی بوده و حالت تدافعی
به خود گرفته اند، اگر از آنها سوال کنیم، باز هم حاضر نیستند قبول کنند که
عصبانی هستند.
صداقت احساسی از همان دوران کودکی معنا پیدا می کند. کودکان به طور مکرر و
آزادانه احساسات واقعی خود را بروز می دهند؛ اما از همان دوران ابتدایی کودکی
آنها یاد می گیرند که در بیان احساسات خود صادق نباشند. والدین و مربی ها از
کودک میخواهند که فرزندانشان آنطور که خودشان انتظار دارند باید صحبت کنند و
یا کارهایشان را انجام دهند. این کار کاملاً مغایر با بروز احساسات حقیقی
کودک است. به کودک تعلیم داده می شود که لبخند بزند حتی زمانیکه واقعاً
ناراحت و عصبانی است. زمانیکه هیچ گونه احساس پشیمانی ندارد به او یاد می
دهند که باید عذر خواهی کند. زمانیکه هیچ گونه احساس قدرشناسی نمی کند به او
یاد می دهند که باید بگوید: "متشکرم." زمانیکه احساس می کند نسبت به او
بدرفتاری کرده اند، به او یاد می دهند که از شکایت کردن دست بردارد. به او
یاد می دهند که افراد را ببوسد و به آنها شب بخیر بگوید، آنهم در حالیکه
کمترین علاقه ای به انجام این کار ندارد. به او می گویند که "بی ادبی" و شاید
"خودخواهی" باشد که انتظار داشته باشد همه چیز مطابق انتظاراتش پیش برود.
همچنین به کودکان آموزش داده می شود که برای بیان احساسات خود از برخی لغات
خاص نمی توانند استفاده کنند. من پدر و مادرهای بسیار زیادی را مشاهده کرده
ام که به فرزندان خود آموزش می دادند که از واژه "متنفرم" استفاده نکند. گاهی
اوقات هم والدین به شدت مخالف این امر هستند که کودکان احساسات واقعی خود را
به طور کامل بیان کنند.
زمانیکه کودکی به پایان می رسد و بچه ها پا به سنین نوجوانی می گذارند، خیلی
بیشتر می توانند به جای خودشان تصمیم بگیرند. آنها راحت تر صحبت می کنند و در
مقابل بزرگسالان جواب می دهند و آنها را بیش از پیش به چالش بر می انگیزند.
اگر افراد بزرگسال در چنین شرایطی احساس خطر بکنند، با بی اعتبار کردن
نوجوانان از خود دفاع می کنند و ادراک و احساسات او را مبطل اعلام می کنند.
در این شرایط، فشاری از جانب همنوعان، به منظور پیروی از نورم های گروهی، نیز
احساس میشود.
با تجربه به چنین شرایطی، نوجوانان و بزرگسالان یاد می گیرند که نمی توانند
در مورد احساساتشان صادق باشند. به همین دلیل نوجوانان به طور تدریجی دیگر
مانند سابق با والدین، معلم ها، دوستان و حتی خودشان هم صادق نخواهند بود.
آنها یاد میگیرند که بیان احساسات واقعی هیچ ارزشی ندارد.
صداقت احساسی و تربیت فرزندان
پدر و مادر در ایجاد یک محیط امن برای بیان احساساتشان نقش مهمی را بر عهده
دارند. آنها می توانند محیطی را خلق کنند که کودک و نوجوان آزادانه احساسات
خود را بروز دهد و یا فضایی را بیافرییند که درست عکس این قضیه در آن صدق
کند. راه و روش تربیت فرزندان در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار می باشد
و بر روی این امر که آیا فرزندان در آینده می توانند افراد صادقی در زندگی
باشند یا خیر تاثیر بسزایی خواهد گذاشت.
اولین راه برای ایجاد صداقت در احساسات، تصدیق و ارزش قائل شدن برای عواطف
فردی می باشد. زمانیکه از نظر احساسی مورد پذیرش قرار بگیریم و احساساتمان را
به رسمیت بشناسند، آنوقت دیگر هیچ ترسی نخواهیم داشت که مورد پذیرش قرار
نگرفته و یا به خاطر بیان احساسات و افکارمان تنبیه شده و یا با عدم پذیرش
روبرو شویم. ما آزاد هستیم که خودمان باشیم و والدینمان نیز ما را همانطور که
هستیم قبول خواهند کرد. زمانیکه ما را همانطوری که هستیم بپذیرند- و نه به
عنوان تصویری که ما تصور می کنیم باید آنگونه باشیم – احساس امنیت درونی
بیشتری به ما دست خواهد داد. می توانیم از نظر احساسی نیز با دیگران رو راست
باشیم و از عدم پذیرش آنها هیچ ترسی به دل راه ندهیم. از آنجایی در اعماق
وجود خود احساس امنیت داریم، پذیرش و یا عدم پذیرش از سوی دیگران برایمان
اهمیت چندانی در بر نخواهد داشت. آزاد هستیم که خود واقعیمان را به دیگران
نشان دهیم. این ویژگی افرادی را که آنها نیز احساس امنیت می کنند و می توانند
خودشان باشند را به سوی ما جذب می کند. در نتیجه اطراف ما پر خواهد شد از
افرادیکه احساس امنیت، اعتماد به نفس، و صداقت احساسی دارند.
از سوی دیگر اگر همواره در زمان کودکی از بیان احساسات واقعیمان منع شویم،
والدیمان هرگز قادر به دیدن "خود واقعی" ما نخواهند شد. در طول زمان چنین بچه
هایی هر چه که بیشتر می گذرد، بیشتر از والدینشان فاصله می گیرند و در دوران
نوجوانی این شکاف بیش از پیش مشهود خواهد شد. زمانی هم که به سن قانونی رسیده
و خانه را ترک می کنند، از برقراری ارتباط با والدین خود پرهیز کرده یا تنها
به دلیل جلوگیری از احساس گناه - و نه به خاطر حس دلتنگی- با والدین خود
روابط محدودی را برقرار می کنند. در این حالت والدین نمی توانند چهره واقعی
فرزند خودشان را که برای سالیان سال زیر یک سقف با او زندگی کرده اند را
بشناسند.
اما بدترین چیز این است که والدین احساس میکنند بچه خود را به خوبی میشناسند.
حتی ممکن است از کارهایی که او انجام می دهد متعجب شده و احساس ناامیدی کنند.
ممکن است بگویند: "من واقعاً متوجه نمی شوم که تو چرا یک چنین کارهایی می
کنی!" اما دلیل این امر که پدر و مادرها متوجه نمی شوند، این است که آنها
واقعاً دختر و یا پسر خود را نمی شناسند و آن هم دلیلش این است که برای مدت
ها مانع بروز صداقت احساسی او می شدند.
ما زمانی احساس خواهیم کرد دیگری به درستی ما را درک کرده که طرف مقابل ما را
از نظر احساسی درک کند؛ اما اگر این اجازه را نداشته باشیم که احساسات
واقعی خود را بروز دهیم، آنوقت چگونه می توانیم از طرف مقابل انتظار داشته
باشیم که ما را درک کند. این امر به ویژه در زمان نوجوانی از اهمیت خاصی
برخوردار است و نوجوانان باید از سوی والدینشان درک شوند. شاید والدین با
خودشان تصور کنند که فرزندشان را "از سر تا پا" می شناسند اما کودک به هیچ
وجه یک چنین احساسی نداشته باشد. این مسئله خود باعث بروز مشکلات بزرگی خواهد
شد.
چند نکته دیگر در مورد صداقت احساسی
- عدم صداقت احساسی نیازمند صرف انرژی بیشتری نسبت به بروز صداقت احساسی است.
- زمانیکه از نظر احساسی صادق نباشیم، ارزش احساسات واقعی خود را متوجه
نخواهیم شد.
- زمانیکه از نظر احساسی صادق نباشیم بر خلاف سیر تکاملی قدم برداشته ایم.
- زمانیکه از نظر احساسی صادق نباشم، برخلاف واقعیت زندگی راه می رویم،
اشتباه می کنیم و این کار انرژی زیادی را از ما زایل می کند.
- عدم صداقت احساسی تنش و استرس بیش از اندازه ای را در جامعه ایجاد میکند.
البته با وجود تمام این حرف ها باز هم من معتقد هستم که وقتی هوش احساسی شما
گسترش پیدا می کند که بدانید چه زمان باید از نظر احساسی صادق باشید، چه موقع
باید همچنان ساکت بمانید، و چه زمان باید بر طبق احساسات واقعی خود عمل کنید
و چه وقت بر خلاف آن. مواردی به عنوان پیوستگی در صداقت احساسی وجود دارند که
شامل موارد ذیل می باشد: سرکوبی ناخوسته احساسات، افشای کامل احساسات، صحبت
کردن با رعایت جوانب احتیاط، دست کاری عمدی احساسات، و تله های احساسی.
همچنین تفاوت شگرفی میان علایق کوتاه مدت و بلند مدت، نیاز فردی و نیازهای
دیگران، قضاوت های فردی و مورد قضاوت قرار گرفتن از سوی دیگران وجود دارد. به
دلیل مطرح شدن کلیه این مطالب، و برای حل یک مسئله احساسی با توجه به وجود
هوش احساسی، تصور می کنم که این خود افراد هستند که باید تصمیم بگیرند که چه
زمان و تا چه حد در مورد احساسات خود صادق باشند. بنا بر تجربه های شخص من،
تصور می کنم صداقت کامل احساسی زندگی مرا راحت تر کرده، به من کمک کرده تا
متوجه شوم چه کسی مرا همانطور که هستم می پذیرد، و احساس درستی، کمال، صمیمیت
در من ایجاد کرده.
ناتانیل برندن می نویسد:
اگر قرار است روابط موفق باشند، عشق حقیقت پیدا کند، و صمیمت ایجاد شود، همه
افراد باید درک کنند که هیچ چیز "اسطوره ای" و "ویژه ای" در مورد دروغ گفتن،
برگرداندن احساسات، طور دیگر جلوه دادن احساسات و افکار، پنهان کردن حقایق، و
حقیقت فردی که هستید، وجود ندارد. باید یاد بگیریم که اگر مقوله اسطوره ای و
ویژه ای هم وجود داشته باشد در توانایی مواجهه با حقایق، احترام گذاشتن به
واقعیت ها و قبول اینکه چه چیزی درست است، خلاصه می شود.
مطالبی دیگری در مورد صداقت احساسی
چکیده ای از مقاله لین لوت، مشاور خانواده و ازدواج
اگر چیزی در ذهن دارید، کاملاً طبیعی است که آنرا به زبان بیاورید، هر زمان
که خواستید می توانید "نه" بگویید، و برای خود مرز و محدوده تعریف کنید و به
فرد مقابل صادقانه بگویید که چه فکر میکنید و چه احساسی دارید. شاید این امر
کار ساده ای نباشد چرا که ممکن است توانایی خود را در تشخیص احساسات واقعیتان
از دست بدهید و یا شاید شجاعت بیان چیزی را که در درونتان می گذرد را نداشته
باشید، چرا که همواره از کودکی به شما آموزش داده اند که شاید واقعاً چنین
احساسی نداشته باشید و اکثراً در یک چنین مواقعی شما را تصحیح کرده باشند؛
اما صداقت احساسی مقوله ای است که با کمی تمرین می توانید آنرا یاد بگیرید.
از زمانی آغاز می شود که شما احساس کنید در درونتان احساسات و عواطفی وجود
دارد که درست و یا نادرست هستند. در چنین حالتی با استفاده از لغات می توانید
ارتباط برقرار کرده و احساساتتان را با دیگران در میان بگذارید.
شاید صداقت در احساسات قدری ترسناک باشد. ممکن است با انجام این کار به
احساسات طرف مقابل لطمه وارد کنید و یا خودتان را در معرض آسیب پذیری قرار
دهید. همه افرادی که اطراف شما هستند، انسان های خوبی به شمار نمی روند. آنها
هم راههایی را یاد گرفته اند که به واسطه آن می توانند نارضایتی خود را نشان
دهند از جمله: اه حسرت کشیدن، اخم کردن و فریاد کشیدن در مورد یک موضوع دیگر،
و یا حمله ور شدن به طرف مقابل. شما می توانید آنها را تشویق کنید که به حرف
هایتان گوش بدهند و به آنها بفهمانید حرف هایی که می زنید فقط اطلاعاتی است
که در مورد خودتان به آنها می دهید و لازم نیست که حتماً با آن موارد موافق
باشند و یا چیزی را تغییر بدهند و درست کنند. تنها خواسته تان این است که سعی
کنند تا شما را بهتر بشناسند، و متوجه شوند که چه چیزی در درونتان می گذرد.
بیشتر افراد تصور می کنند، زمانیکه ریسک پذیر شده و احساسات واقعی خود را
بیان می کنند، به طرف مقابل نزدیک تر شده و دیگر لازم نمی بینند که آن کمال
ابتدایی را همچنان ثابت نگه دارند. ما هر چقدر بیشتر صداقت احساسی را تجربه
کنید، بیشتر پذیرش فردی، عشق و احترام دو جانبه را تجربه خواهید کرد. به سرعت
متوجه خواهید شد که صداقت احساسی دو رویکرد مختلف را در بر می گیرد: علاوه بر
اینکه می گویید چه احساسی دارید، متوجه خواهید شد که دیگران هم دارای احساسات
و عواطف مخصوص به خودشان هستند و شما باید بدون پیش داوری، انتقاد و یا قصد
تغییر آنها، به حرف هایشان گوش دهید.
منبع:http://www.asheghi4u.ne