توهم افشاگری، اینبار از سوی عضو رایحه خوش خدمت
تیتری بود که سایت محسن رضایی در خصوص سخنان پالیزدار برگزیده بود تا به نحوی وی را به احمدی نژاد منتسب کند و هزینه سخنانش را به رئیس جمهور تحمیل کند. دروغ سایت محسن رضایی وقتی با پاسخ سایت رجانیوز مواجه شد، این سایت بدون هیچ توضیحی تیتر را تغییر داد: توهم افشاگری، اینبار از سوی عضو ستاد حامیان احمدینژاد!+
ماجرا از این قرار بود که پالیزدار از بدشانسی محسن رضایی، کاندید انتخابات شورای شهر بوده است اما هیچگاه در لیست رایحه خوش خدمت جای نگرفته بود و این به روشنی نشان از عدم همراهی وی با جریان رایحه بود.
تبلیغ برای احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری (که آن هم معلوم نیست که دروغ است یا خیر) تنها سابقه این فرد بوده است؟ از تیتر «عضو ستاد حامیان احمدینژاد» چه می توان نتیجه گرفت جز عقده های فروخته محسن رضایی از احمدی نژاد؟
القای تفرقه بین مراجع، راهی برای فرار از توهین به مرجعیت/ در حاشیه دفاعیات استاد اخلاق کابینه
سایت محسن رضایی اظهارات حجت الاسلام آقاتهرانی را تحریف می کند و به نقد آن می نشیند.
پس از پاسخ جالب سایت رجانیوز+، کشف تازه دوستان محسن رضایی بدون عذرخواهی و هیچ توضیحی از صفحه اصلی سایت حذف می شود! هرچند خود خبر هنوز حذف نشده است! +
تحریف سخنان افراد و حمله به آنها هیچ جای تعجب از محسن رضایی و سایتش را ندارد. این اولین بارشان نبوده و نخواهد بود. نکته جالب این جاست که نقد سخنان تحریف شده آقاتهرانی با عنوان نقد «استاد اخلاق دولت و رئیس جمهور» مطرح می شود. اگر بر فرض بعد از سه سال، محسن رضایی به همراه دار و دسته خود توانسته است یک مورد سخنان نابه جا از حجت الاسلام دکتر آقاتهرانی (که البته دکترای ایشان مثل محسن رضایی، قالیباف و کردان نیست!) پیدا کند و به نقد آن بنشیند تاکید بر روی یک مصاحبه خیالی و دروغین با عنوان «استاد اخلاق دولت و رئیس جمهور» برای چیست؟
استاد اخلاق نیاز همه
فکر می کنم یکی از بهترین کارهایی که احمدی نژاد انجام داده است آوردن فردی باسواد و وارسته مانند آقاتهرانی به عنوان استاد اخلاق خود است.
امام هم استاد اخلاق داشت، سیاستمداران و سیاستبازان ما که جای خود دارند. شهوت پایان ناپذیر قدرت در بین سیاستمداران ما نیاز به استاد اخلاقی دارد که هر از چندگاهی «اخلاق» را به آنها یادآور شود.
محسن رضایی هم به استاد اخلاق نیاز دارد
«آقا محسن» لااقل از زمانی که بر خلاف نظر مقام معظم رهبری، لباس سبز را درآورد و با «دکتر» شدن(!) به جمع سیاستمداران تشنه قدرت پیوست به استاد اخلاق نیاز داشت.
اگر دکتر! استاد اخلاق داشت، شاید نیازی نمی دید سخن هر کس را به رئیس جمهور منتسب کند.
اگر دکتر! استاد اخلاق داشت، شاید نیازی نمی دید که هزینه های تبلیغاتی سایتش را اینگونه (1 2 3 4 5) تامین کند.
اگر دکتر! استاد اخلاق داشت، شاید شهوت قدرت، او و سایتش را اینگونه دروغگو بار نمی آورد که به خاطر انتخابات مجلس هشتم هر دروغی را بگویند. (+)
اگر دکتر! استاد اخلاق داشت، اینگونه نمی شد که روزی لاریجانی و ناطق نوری را به «بهره کشی از اصولگرایان» متهم کند و روز دیگر چاپلوسانه از آنها «استوانه» بسازد. (+)
دلیل تنفر از کردان مشخص است اما به دلایل زیر از انتخاب کردان به عنوان وزیر کشور خوشحالم:
1) دانستن حق مردم شده است
کردان بیش از ده سال پیش توسط لاریجانی و طیف سنتی جناح راست، "دکتری" گرفت و بر همین اساس نیز حقوق می گرفت. ایشان توسط دکتر جاسبی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد شد و این حق را داشت که دانشجوی دکتری تربیت کند. در طول این چند سال کسی از نداشتن مدرک کردان خبر نداشت. پس از اینکه احمدی نژاد کردان را معرفی کرد، این فرد متقلب رسوا شد و من خوشحال!
2) موضعگیری علیه متقلب
دکتر زاکانی که خود مسئول تیم تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد است، پس از پنج سال به خاطر آورده است، در اسنادی که ایشان دارند، کردان با مدرک دیپلم عضو هیات علمی این دانشگاه شده است. جاسبی که کردان را به دانشگاه آورده است، منکر مدرک او می شود و لاریجانی که اولین بار کردان را دکتر خطاب کرده است دستور بررسی مدرک نداشته کردان را می کند.
از حسن روحانی که در زمان بررسی پرونده هسته ای از کشور انگلیس دکتر گرفته است تا محسن میردآمادی که با دیگر بچه های تحکیم بدون دادن هیچ امتحانی بورس جمهوری اسلامی در انگلیس شدند در مزمت تقلب برای گرفتن مدرک دکتری سخنرانی می کنند.
لاریجانی، جاسبی، زاکانی، توکلی، کارگزاران، مشارکت و همه احزاب از بغض معاویه (احمدی نژاد!)، علیه این فرد متقلب موضعگیری یا افشاگری می کنند تا باز هم من خوشحال شوم!
3) بررسی مدارک مدیران
رئیس جمهور در نامهای خطاب به محمد مهدی زاهدی وزیر علوم دستور داد چگونگی ادامه تحصیل، اخذ مدرک و استفاده از بورسهای تحصیلی در داخل و خارج بدون رعایت ضوابط آموزشی برخی از مدیران، بررسی جامعی انجام شود. +
فکر می کنم یکی از بهترین دستورات احمدی نژاد در طول سه سال گذشته است. خیلی خوشحال می شوم بدانم از احمد توکلی تا محسن میردآمادی و بچه های تحکیم چگونه برای رفتن به انگلستان از جمهوری اسلامی بورس گرفته اند. چگونه کدیور و آرمین و دوستانشان در دوره دکتری پذیریش شدند.
وقتی بدانم دکتر محسن رضایی، دکتر قالیباف، دکتر حسن روحانی، دکتر سید محمد خاتمی و دیگر رجال سیاسی ما از کجا و چگونه دکتری گرفته اند، خوشحالتر می شوم.
4) زاکانی دولت را تخریب می کند و سالم می ماند
از زاکانی خاطره خوشی ندارم. هیچ وقت ماجرای سالهای اول دانشگاه را فراموش نمی کنم. زمانی که رئیس مشارکتی دانشگاه علم و صنعت ایران، بسیج دانشجویی و تشکلهای حزب اللهی را در راستای دیکتاتوری خاتمی منحل اعلام کرده بود و بچه های بسیجی دانشگاه را به وسیله کمیته انضباطی قلع و قم کرده بود. آن زمان زاکانی رئیس سازمان بسیج دانشجویی بود. مرد پرادعایی که جز حرف زدن آن هم از نوع حرف مفت، کاری نداشت. بگذریم!
از زاکانی خاطره خوشی ندارم ولی دوست هم ندارم سرش را زیر آب کنند! جناب زاکانی که در خصوص تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد با همت برادران ا.س کار بزرگی را انجام داده است، به صورت خطرناکی به پر و پای قاضی مرتضوی و جاسبی می پیچید. هیچگاه جرات نکرد از آیت الله رفسنجانی نامی ببرد اما وارد حوزه استحفاطی ایشان شده بود و این خطرناک بود.
باید فتیله را پایین می کشید اما بی سر و صدا و به گونه ای که آبروریزی هم نشود. اینگونه بود که کردان به داد زاکانی رسید. موضوع عوض شده است. زاکانی پشت پرده سایت جهان نیوز نشسته است و اخباری با منابع موثق منتشر می کند. + اگر اخبار جهان به دادش نرسد، اس ام اس ها و ایمیلهای تخریبی علیه احمدی نژاد (و نه کردان!) که توسط اعضای دفترش منتشر می کند منجی او خواهد شد. (البته خیلی هم جای خوشحالی ندارد!)
5) هیچ متقلبی جرات ورود به دولت احمدی نژاد را نمی کند
نمی گویم احمدی نژاد جرات نمی کند متقلب دیگری را بیاورد که مطمئنم جرات می کند! می گویم هیچ متقلبی جرات ورود به دولت احمدی نژاد را نمی کند چون می داند به محض جدایی از جناح های سیاسی چپ و راست و اپوزیسیون، پرونده اش رو می شود و این یعنی یک گام جدی به سمت دولت کریمه که باعث خوشحالی همه ماست!
6) صحت دکتری احمدی نژاد
مخالفینی از جنس لاریجانی و جاسبی که از بغض احمدی نژاد عملکرد خود را نیز زیر سوال می برند اگر موردی در خصوص صحت مدرک احمدی نژاد وجود داشت تابه حال مشخص کرده بودند. پس خوشحالم که رئیس جمهور از جمله سیاستمدارانی نیست که به لطف دیگران تحصیل کرده باشد.
بعدالتحریر/ تصحیح و عذرخواهی
برادری که در جریان تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد است و به صداقتش یقین دارم فرموده اند که زاکانی در سال 86 متوجه این مسئله شده است و همان زمان این مطلب را تذکر داده است. ضمن عذرخواهی از زاکانی بند 2 را تصحیح می کنم. اما همچنان بر روی بند 4 تاکید می کنم.
ملت لبنان به تمامی ملتهای جهان یک الگو داد. مقاومت لبنان به تمام ارتشهای عربی و اسلامی الگو داد.
نه! این درست نیست که ارتشها و ملتهای عرب قادر به آزادسازی غزه، کرانه باختری و قدس شرقی نیستند. آنها به سادگی و با تصمیمی کوچک و اندکی اراده، قادر خواهند بود که تمامی فلسطین، از دریای (مدیرتانه) تا رودخانه (اردن) را آزاد کنند
اما مشکل اینجاست که وقتی انسان خود را بر برابر دو گزینه قرار میدهد، بین ملت خود و مقام خود، مقامش را انتخاب میکند. بین قدس و مقام خود، مقامش را انتخاب میکند. بین کرامت وطن خود و مقام خود، مقامش را انتخاب میکند. امتیاز و برتری مقاومت در لبنان و فلسطین این است که بین این دو، کرامت ملت و مقدسات و آزادی خود را برگزیدند و رهبران و فرزندان و عزیزانشان را برای نزدیکی به درگاه خداوند تقدیم داشتند. این یک معادله است. امروز مقاومت شما تمام پیکره اسرائیل را در هم شکست.
روزی از روزها پیرمردی آگاه به زمان و جایگاه و عصر خود گفت: اگر هر کسی تنها سطل آبی بریزد، اسرائیل از صفحه روزگار حذف خواهد شد. فقط یک سطل آب! بله! وقتی 100 میلیون، 200 میلیون، 300 میلیون نفر در برابر اسرائیل بایستند میتوانند اسرائیل را شکست دهند. بدانید که فقط چند هزار نفر در لبنان، اسرائیل را شکست دادند.
این حجت را تمام کرد و ما باید وارد مرحله و عصر جدیدی شویم. عصری که در آن، این ما هستیم که شروطمان را بر دشمن تحمیل میکنیم، عصری که ما در آن، کرامت و آزادی و حاکمیت و مقدساتمان را احیا خواهیم کرد.
(بخشی از سخنرانی سید حسن نصرالله پس از پایان جنگ سی و سه روزه در اجتماع ملت مومن لبنان)
پی نوشت:
1) صحبتهای نصرالله بوی صحبتهای آقا را می دهد و صحبتهای آقا بوی رهنمودهای امام را. این را گفتم چون چند وقتی است که تعداد قابل توجهی از مخالفان راه امام و آقا، طرفدار نصرالله شده اند. یادشان نرود نصراللی که می گویند قبولش داریم دست چه کسی را بوسید!
2) قدس آزاد می شود. جدا از همه بحثهای سرکاری عناصر لیبرال و حزب اللهی! آزادی قدس واقعیت است نه رویا. آزادی قدس واقعیت است چون امام زمان واقعیت دارد. اگر سطلهای آب امت اسلامی به کار نیاید، شمشیر امام حق قدس را آزاد می کند.
3) روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است، روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی، بیرق آن در سراسر کشورها برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمیتوانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. (امام خمینی)
4) بیانیه نهضت آزادی در سال 60 به مناسبت روز قدس حقیقتا زیبا و خواندنی (درود بر قلم پاک نویسندگانش)
کسی، مقامی، مسئولی، ... ـ درست یا غلط ـ توسط رئیس جمهور و وزارت اطلاعات به ارتباط با بیگانگان متهم و در دادگاه محکوم میشود. فرد محکوم خواستار اعاده حیثیت میشود. به جای رئیس جمهور و وزیر اطلاعات، از برادر دیگری به جرم انتشار سخنان مسئولین دولتی، شکایت میشود.
وکلای زبردست برای اجرای عدالت به وعده خود عمل کردند. «شلاق و زندان یا طلب بخشش و عذرخواهی»، دو راهی است که در مقابل برادرم قرار دادهاند.
برادرم به خاطر اظهارات دیگران عذرخواهی نمیکند و میگوید اگر به راستی خود اعتقاد دارند از رئیس جمهور شکایت کنند.
برادرم را میشناسم. اهل عذرخواهی نیست. نه آنکه اهل عذرخواهی نباشد که میدانم اگر خطائی از او سر زند بیدرنگ جبران میکند. به همین دلیل است که عذر نمیخواهد چراکه کاری نکرده است.
بازی سیاست را نیاموخته است. نه آنکه نیاموخته باشد که میدانم بهتر از بسیاری از سیاستبازان، به قواعد بازی آشناست. به همین دلیل است که از آنچه میداند استفاده نمیکند چراکه پلشتی اینگونه زیستن را میداند.
قانون روزگار ماست که اگر کسی مستقل باشد، بیدفاع و تنها میشود. شلاق یا طلب بخشش برای کار انجام نشده، هر دو ظلم است. پس بیایید از ظلمی که بر برادرمان میرود بنویسم. نه به خاطر عدالتخانه! که به خاطر عدالت بنویسیم.
خطاب به دستگاه قضا، خطاب به موسویان، خطاب به رئیسجمهور، خطاب به عدالتخانه، خطاب به وزیر اطلاعات، خطاب به خودمان! بنویسیم تا شاید بین دو راه محتومِ شلاق و سیاستبازی، راه سومی هم پیدا شود.
پی نوشت:
1) هرکدام از دوستان که مطلبی در این خصوص نوشتند، خبر دهند تا لینکش را در اینجا بیاورم.
2) برادرانی که وبلاگ ندارند، مطلبشان را میل کنند یا کامنت بگذارند تا منتشر شود.
3) این بازی دعوت نمی خواهد. ولی برای حفظ آداب و رسوم از محمود ولی بیگلو، امید حسینی، حامد طالبی، بهزاد وثیق، محمد آقازاده، سجاد صفارهرندی، مصطفی میرمحمدی و دهقان دعوت می کنم تا در این بازی شرکت کنند.
4) می خواستم داوود را هم دعوت کنم دیدم خودش مطلبی نوشته. +
دوستانی که در این خصوص نوشته اند:
1) حلالیت نطلب امیر! آنها می خواهند خود حلالت کنند (هیس ...!)
2) تا بوده همین بوده (نقی مختاری)
3) برای عدالت و عدالتخانه (هبوط)
4) نه شلاق ?نه افشاگری ?تنها باید چراغ عقل را روشن کرد (محمد آقازاده)
5) امیر تفرشی به اضاف? قافیهپردازی (امید مهدی نژاد)
7) تو تهران زدند گردن تفرشی (فریاد سبز)
8) بیانیه شاعران در حمایت از مدیر سایت «عدالتخانه» (رجز - مویه)
9) کجایند مردان با ادعا؟! (اجتهاد)
10) شش ماه ندامتگاه (امیر میانجی)
مردم باید در مقابل دروغگویانی که با ادعاهای شرم آوری نظیر ارتباط
با امام زمان، مفهوم انتظار را مایه سودجویی، دکانداری و فریب مردم
قرار دادهاند،کاملاً هوشیار باشند.ادعای رؤیت، ارتباط،تشرف،دستور
گرفتن ازحضرت حجت و اقتدای به آن حضرت در نماز، ادعاهایی
حقیقتاً شرم آور و پیرایههای باطلی است که ممکن است
حقیقتِ روشن انتظار را در چشم و دل انسانهای پاک نهاد،
مشوب کند
گردش روزها ما را در آستانه حلول ماه رحمت و مغفرت الهی قرار داد. ماهی که سالکان و عاشقان کوی دوست آداب و مناسک ماههای رجب و شعبان را به امید و هدف ورود به ماه رمضان آن هم با پاکیزگی روح و روان به جا آورده اند ونفس و جان و روح خود را برای ضیافتی مهیا ساختند که در آن میهمانی به جای طعام چرب و شیرین و نوشیدنی های گوارا از وارد شوندگان با غفران و رحمت و دیدار وجه یار پذیرایی می کنند. آنان اندرون را از طعام و شراب تهی داشتند تا در آن ،نور خیره کننده وجه میزبان را مشاهده کنند و با دوست فارغ از قیل و قال عالم ملک و زدوبندهای حیوانی خلوت کنند و از خرمن معرفت الهی خوشه هایی را بر گرفته و توشه و آذوقه بقیه سال خود قرار دهند.