این روزها اصلاحطلبان چون تن بیسر پی سرداری میگردند تا آنان را رهبری کند درست برعکس سرداران اصولگرایان که چون سر بیتن پی مردم میگردند تا صاحب رای شوند اما بر سر این تن بیسر چه آمده که چنین بیسر و صاحب شده؟داستان را باید از سالیان دور شروع کرد. از دهه 70 که هنوز بر این داستان نام ننهاده بودند و قصه شیخ و سید را نخوانده بودند و نمیدانستند روزی دست روزگار نام شیخ مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی را چنان در برابر هم قرار میدهد که یاران هر یک، دیگری را مینوازند. اگر در سالهای دهه 60 و دهه 70 کسی میگفت که ممکن است روزی چپگرایی مسلمان یا مسلمانی خط امامی یا اصلاحطلبی ایرانی در برابر این انتخاب قرار گیرد که یا خاتمی یا کروبی، یا سید یا شیخ، خلق را خنده میآمد از این قیاس که مگر ممکن است از میان دو دست یا دو چشم یا دو پا یکی را بر دیگری ترجیح داد؟!