مازندران بستری برای کسب تجربه مدیران
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی درسال 57 تا کنون تعداد 12 استاندار و 6 سرپرست ودهها معاون استاندار ومدیران میانی دراستانداری وچند صد مدیرکل دستگاههایی اجرایی برای اداره اموربه استان امدند ورفتند. ازنظرتعداد مدیران و کارهای انجام شده ونشده دراین استان، تنوع انقدر زیاد است که امروزارزیابی صحیح و دقیق برای تک تک انان وکارهایشان شاید مقدورنباشد.
اما موضوعی که همیشه مورد انتقاد مردم استان بود واعتراض ان را ازگذشته تا کنون می بینیم این است
چرا بیشترمدیرانی که برای دستگاهای اجرائی انتخاب میکنند برای اولین مرتبه مدیر میشود . و سابقه مفیدی درکارنامه خود ندارند یا تجربه مدیریتی قابل قبولی درزمینه دستگاهی که قرار است مدیریت کند نداشته. خیلی کم سراغ داریم که مدیری با تجربه و کارکرده ازاستانهای دیگر برای مدیریت یک دستگاه اجرائی برای استان ما امده باشد. البته نگرانی زمانی مضاعف میگردد که دایره انتصاب اینگونه مدیران محدود به سطح میانی یا پائین دستگاه اجرائی نباشد. بلکه دامنه ان درزمانی به عالی ترین مقام استان هم رسید و محدود به مدیران رده پائین اجرائی نبود . درحقیقت اینگونه انتصابات را صفر کیلومتری میگویند یعنی مدیرمنصوب شده هیچ سابقه کاردران دستگاه را ندارد . این مشکل همیشه برای استان ما بوده مختص به این زمان هم نیست بلکه قبلا هم چنین مشکلی داشتیم ودرزمان تودیع ومعارفه هامعمولآ به ان توجه ویژه میشود. درپی اینگونه انتصاب ها چندین اسیب به مدیریت استان وارد میشود که دلایل اصلی عقب مانده گی توسعه همه جانبه استان رقم می زنند. با این مقدمه از بین اسیبهای فراوان که موجب عقب ماندگی استان شد به یکی ازدلایل اصلی که تا کنون
موجب خسارت زیادی به استان شد را مطرح کردیم شاید دراینده دولت مردان و تصمیم سازان درمرکز یا
استان بیشتربه این موضوع توجه نموده تا اقلآ بیش ازاین مدیریت استان دچاراسیب نشود. البته موافقم که
موضوعات مهمتری هم وجود دارد. که اولویت بیشتری نسبت به اینگونه موضوعات داشته باشد. اما پرسش
این است فقدان تجربه چه اندازه جایگاه مدیرت دراستان وبه چه میزان برنامه های توسعه استان زیان وارد
میاید ؟ وایا یکی ازدلایل جدی عقب مانده گی استان است؟ پاسخ این پرسش برای کسانی که درجریان اتفاقات
استان ازگذشته تا کنون هستند وبه شرایط ان اشراف دارند و حافظه ذهنش اتفاقات زیاد ازاین دست را دیده اند
روشن وواضح است . اما برای نسل جوان و پرسشگرکه سرمایه واقعی اینده استان هستند.جا دارد بیشتر با
واقعیتهااشنا شوند .
قطعآ میدانید درانتخاب مدیرجدید رسم است همیشه معیارهای را درنظربگیرند تاسنگینی هزینه عزل مدیرقبلی
کم شده و فشارهای جانبی جابجائی پائین اید . وبهترین ویژه گیها راهم درانتصاب مد نظر قرارمیدهند . مانند
تجربه وسابقه کار، دانش ومهارت لازم درامرمدیریت ، توانمند یهای زاتی ، مدرک تحصیلی ودیگرشایسته
گیها . علتش هم کاملا معقول بنظرمیاید چون مدیربا تجربه کارکرده زودتربه وظایف ومسئولیتش وقوف پیدا
خواهد کرد هزینه ان را به حداقل خواهد رساند. اشتباهات کمتری صورت میدهد . کارهای بیهوده و بی
حاصل قبلا انجام داد دوباره تکرارنمیکند. دریک کلام با برنامه می اید ( دراینجا ملاک چپ وراست نیست
بلکه همه کسانی که دل درگرو نظام واین استان دارند است ). ولی انچه ازاین منظربرسراستان امد حکایت
تلخیست که ازکنارش بی توجه نمی توان گذشت شواهد و قرائن نشان میدهد غریب به اتفاق انتصابها کسانی
بودند که برای اولین باربرای تکیه زدن برصندلی مدیریت دستگاه های اجرائی استان انتخاب شدن. و بدون
برنامه وتجربه کافی منسبی را غبضه کرده وبا سپری کردن دوران اموزش وکاراموزی دراین استان به علم
ودانش مدیریتی اگاه شدند ومحصول برامده ازهزینه های تقبل شده ازکیسه مردم مازندران رادراستانهای
دیگرخرمن کردند وبه بار نشاندن ودیگران ازدانش انانها بهره مند شدند. مصداق فراوان وجود دارد که
ذکرهمه انان ازحوصله خارج میباشد برای اینکه بیشتربه اینگونه هزینه توجه شود می توانید به کارنامه
اخرین استاندارتودیع شده این استان یعنی به بیانیه وصحبتهای اقای مهندس شفقت در روز معارفه اش مورخه
1/10/84 ومقایسه ان با سخرانی و گزارش عملکردش درروزتودیع بپردازید. ( دراین انتخاب عمدی
درکارنیست فقط به خاطردردست رس بودن مطالب ایشان و تازه گی بودنش مورد نظرقرارگرفت وانچه به
سمع و نظرخوانند گان میرسد عین گفته ونوشته اقای مهندس شفقت است که برروی سایت اطلاع رسانی
روابط عمومی استانداری قرار دارد http://prinfo-mz.ir ) . اگردرمقایسه این دومطلب خوب توجه وبا
دقت خوانده شود . بعد ازتعارفهای عمومی که دراموزه دینی وانقلابی ماسفارش شد و وظیفه عامه مارا شکل
میدهد . رفتاربسیار خوبی هم است که هرمسئولی باید داشته باشد و به حق وانصاف که دربیانیه روزاول
معارفه و گزارش تودیع ایشان به خوبی ادا شد .
درالباقی مطالب ایشان تفاوتهای دیده می شود . به عبارتی دربیانیه پخش شده روزمعارفه ایشان انچه کمتر
به ان توجه شد برنامه های مدون سند توسعه استان درراستای قانون برنامه پنج ساله چهارم توسعه اقتصادی
واجتماعی وفرهنگی بود که چراغ راه هرمسئول رااز سال سال 1383 تا پایان برنامه سال 1388 ترسیم
کرد وهرمدیری قبل ازهرچیز باید درطول انجام وظیفه اش به اسناد قانون برنامه توجه کند چون قانون
تکلیفش را مشخص کرد وازچارچوب تعریف شده چندان اجازه عدول را ندارد. بلعکس گزارش عملکرد
ایشان درروز تودیع مورخه 12/4 /87 کمتر به تعارف پرداخت و بیشتربه شاخص سند توسعه اشاره کرد
وسعی کرد درصد پیشرفت کارهایش را با ارقام واسناد برنامه دردوران تصدی خویش تطبیق داده وبه رخ
بکشد ونشان دهد با برنامه کارکرد. واینگونه دفاع ازعملکرد خویش نشان ازبا تجربه شدن یک مدیربه برنامه
واشنا شدن به ان دستگاه است . این یعنی همان کسب مهارت وتجربه که نتیجه اش را استان دیگرمیبرد .