از هر کسی پرسیدم "لابرادو "ورود جریان آب سرد به آبهای گرمه یا بر عکس هر کسی چیزی می گفت از شانس بد زهرای عزیز هم نبود تا اطلاعات اشتباه من را اصلاح کند خوب بگذریم یک دوست فاضل میگفت چقدر خوب میشد مسا بقات ورزشی ویا هنری مشترک بین ناشنوایان و همسالان آنها بگذاریم تا با یکدیگر آشنا شوند وبا درک یکدیگر کم کم بچه های ما وارد مدارس عادی شوند و نخواهیم به طور ضربتی ویک باره اعلا م کنیم از سال آینده نا شنوایان در مدارس عادی ثبت نام می کنند .با تردید گوش دادم زیرا او عادت به طرح نکات ظریف داشت. مقدما ت خوبی بود ومن هم از طرح او خوشم آمد وطبق معمول مشغول شاخ وبرگ دادن به آن بودم که گفت نه نشد ! فهمیدم که نکته ای را در نظر نگرفته ام گفت این طرح نیاز به مهیا شدن شرایطی دارد.وگرنه مثل جریان" لابرادو" می شود وهیچ سودی ندارد و ادامه داد ناشنوایان از یک سری نمادها استفاده میکنند که برای دیگران معنی مشترک ایجاد نمی کند و افراد عادی هم از این نشانه ها هیچ نمی فهمند .در صورتی که ما با کسا نی می توانیم احساس همدردی کنیم که زبان مشترک داشته باشیم واز طرفی دیگر ناشنوایان وقتی تفاوتها را متوجه شوند بیشتر به جای همنوایی با دیگران احساس جدایی می کنند ...نمی دانم درست می گفت یا نه؟ برای من از اون همه حرفها برایم جریان" لابردو"جالبتر آمدکه ....