قصه سنگ صبور بر روی بون
قصه شاه پریون
شمائید اون پریا
اومدین دنیای ما
"شاملو"
اجتما ع در تعبیر بسیاری از متفکرین بیشتر یک مفهوم رما نتیک یعنی گذشته ای که تکرار نخواهد شد داردالبته بین دید گا ه ها تفا وتهایی دیده میشود ما نند دید گاه مار کسی که مر حله اخر یا کمونیست را نوعی باز گشت به دنیای انسانی تلقی می کند .ادامه ما جرا کمی بی ربط بنظر میرسداما تقریبا تمامی مفهوم پردازی یکسانی دارند از روسو تا تولستوی .آنان از جامعه ای سخن میگویند که روابط در آن غیر رسمی است نوعی احساس مشتر ک متقابل که حا صل نزدیکی یا زندگی اشتراکی مردم با یکدیگر است در ایران این تجربه هنوز در ذهن ما جای دارد مانند اصطلاح "هم محلی "فرض کنید به مغا زه ای رفته اید برای خرید مداد آنجا شما وفروشنده" هم محلی "سا عتها به صحبت کردید از آب وهوا واز حال پدر ومادر وحتی بیماری های جور و واجور دراینجا به اصطلاح با تمام وجود با یکدیگر برخورد کر ده اید.ا امادر"جامعه" وضع فرق می کند ما با حجم زیادی از تفکیک یا فتگی اجتماعی مانند گستردگی نقش هاروبروایم یا روابط رسمی وغالبا بدون هیچ حس سمپا تیک نسبت به دیگری والبته تا حدود زیادی حاکمیت قا نون ونظم وروابط سطحی وگذرا هم با ید به آن اضافه کنم که انسا نها تنها با بخشی از وجود انسان روبرو می شوند یعنی نقشها .اگر کودک ما در اجتماع زندگی می کرد چه وضعیتی داشت البته این یک بر داشت" فوکویی" نیست.کودک ما در میان دوستان هم محلی یک ارتباط" رو در رو" را تجربه می کرد در ذهنش نما دهای پنهان و اشکار حاصل از تجربه عملی اندوخته می شد.واگر خیلی خوش شانس بود بود واز تمایلات طبقه متوسط فاصله داشت . حتی از دوران کودکی حرفه ای را تجربه می کرد اما اکنون کمی شرایط متفاوت شده وما باید کودکمان را برای یک جامعه شهری اماده کنیم اموزش نقشها اجتماعی ودانستن انتظارات دیگران واین نیاز با اموزشهای عینی وعملی برطرف میشود نه از طریق کلاس های بازی درمانی نه از طریق اموزش پشت شیشه های ماشین و از روی کتاب- ما نمی توانیم ما نند برخی از دیدگا های روانشناسی انسان را جدا از متن مطالعه کنیم کودک ما باید در گروههای مختلف وبا قواعد مختلف با عضویت یا مشاهده از نز دیک نماد ها وشیوه های رفتاری گونا گون را اگا هانه درک کند .ما باید کارگا های تجربی برای کودکان ترتیب دهیم وکلاسهای اموزشی برای والدین........