نسبیت یکی از شاخههای مهم فیزیک است که جنبههای نظری و عملی آن از قرن گذشته توجه فیزیکدانان را به خود جلب کرده است. نظریههایی مانند مکانیک و الکترومغناطیس که قبل از نظریه نسبیت ظهور یافتند و یا نظریههایی مانند مکانیک کوانتومی و نظریه ریسمان که بعد از نسبیت پدید آمدند در فرمول بندیهای مناسب با نسبیت سازگاری پیدا کردهاند. ضرورت این سازگاری به دلیل شمول فراگیر نظریه نسبیت پیش آمده است و خوشبختانه تا این زمان بین نظریههای دیگر تضاد یا سازگاری مشاهده نشده است.
نظریه نسبیت از نقش چارچوبهای مرجع که در توصیف قوانین طبیعت بکار میروند، نهایت استفاده را میکند. استفاده از هندسه مختصاتی ، برای بیان موثر قوانین معلوم ، و نیز استنتاج قوانین فیزیکی جدید تعمیم داده میشود. هدف نسبیت این است که برای بیان قوانین فیزیک روشهایی بدست آورد به طوری که قوانین مزبور توسط مختصات چارچوب مرجعی که در آن نوشته میشوند تغییر نیافته یا متمایز نشوند. اصلی که فرض میکند چنین روشهای بیان لازم بوده و میتوانند بدست آیند، اصل ناورلایی است.