در ادامه مطالب قبل راجع به ورود اعراب به ایران گوشه ای از جنایات این قوم پست سوسمار خور را بخوانید و اندکی بیندیشید که آیا سزاوار است فرهنگ آنها را بپذیریم و مال و ناموس خویش را به آنها پیشکش کنیم وا اسفا بر حال میهن عزیزمان
رفتار فاتحان :
هیچ چیز وحشیانه تر و شگفت انگیزتر و در عین حال ظالمانه تر از رفتار این
فاتحان بیابان گرد و وحشی نسبت به مغلوبان نبود.
با این همه دیری برنیامد که مقاومت های محلی از میان رفت و عرب با همه ناتوانی
و درماندگی که داشت بر اوضاع مسلط گشت و از ان پس محرابها و مناره ها جای
اتشکده ها و پرستشگاه ها را گرفت. زبان پهلوی جای خود را به لغات تازی داد.
گوش هایی که به شنیدن زمزمه های مغانه و سرودهای خسروانی انس گرفته بود
بانگ تکبیر و صدای موذن را با حیرت و تاثر تمام می شنید.
کسانی که مدتها از ترانه های طرب انگیز باربد و نکیسا لذت برده بودند رفته رفته
با بانگ حدی و زنگ شتر مانوس شدند.
در برابر هجوم تازیان شهرها و قلعه های بسیار ویران گشت. خاندان ها و دودمانهای
زیاد برباد رفت . نعمتها و اموال توانگران را تاراج کردند و غنایم و انفال نام نهادند.
دختران و زنان ایرانی را در بازار مدینه فروختند و سبایا و اسرا خواندند.
میگویند در یک روز بیش از 42 هزار زن ایرانی را در میان اعراب به عنوان کنیز تقسیم
کردند و بیش از 40 هزار پسر نوجوان ایرانی را با سوزن دوک اخته کرده
(( قدرت جنسی را از انها گرفتند )) و به عنوان غلام چونان حیوان انها را به کار گرفتند
در مهاباد 70 هزار سرباز ایرانی را در یک روز از بالای پرتگاه به پایین فرستادند و
همگی را به قتل رساندند. همه این کارها را نیز عربان وحشی در سایه شمشیر و تازیانه
انجام میدادند.
در منظومه ای که به خط پهلوی مربوط به سیزده قرن پیش بر روی پوست اهو در
نزدیکی شهر سلیمانیه (( شهری در کردستان عراق )) به دست امده و در ان هنگامی
که اعراب ستمگر به شهر زور حمله کرده بودند اتشکده ها را ویران و مردان ایرانی
را قتل عام میکردند چنین سروده شد :
هورمزگان رمان اتران کژان
ویشان شا ردو گوره کان
زور کار عارب کردن خاپور
گنای پاله هتا شاره زور
و کنیکان و دیل بشینا
میرد ازاتلی و روی هوینا
رویشت زرتشت مانووه بی کس
بزیکا نیکا هرمز و هیچ کس
ترجمه :
نیایش گاه ها ویران شد اتش ها خاموش گردید
بزرگ بزرگان خود را نهان کردند
عرب های ستمکار خراب کردند روستا را تا شهر زور
زنان و دختران را به اسارت گرفتند
ازاد مردان در خون خود غلتیدند
کیش زرتشت بی یاور ماند
اهورامزدا ( هرمز )دیگر به هیچ کس مهر نورزید ..))
منبع :
دو قرن سکوت (( دکتر عبدالحسین زرین کوب ))*
تاریخ ده هزار ساله ایران (( عبدالعظیم رضایی ))*