داریوش هخامنشی را سازنده نخستین آبراهی میدانند که به دست انسان و برای وصل دو دریا در مصر ساخته شدهاست و در محلی ساختهشده که اینک کانال سوئز خواندهمیشود.
اما داریوش بزرگ علاوه بر این، مبتکر و سازنده بزرگراه نیز به شمار میآید. این حکمران خردمند به موازات ایجاد و ساخت وسایلی برای ارتباط دریایی منظم، در داخل کشور نیز به ایجاد جاده اصلی و فرعی پرداخت، آن چنان که مورخان نوشتهاند طول جاده سرتاسری به 2900 کیلومتر رسیده و حتی این جاده به کشورهای خارج هم امتداد داشته و ازین راه امور بازرگانی و دادوستد انجام مییافتهاست. این جادهها ارابهرو بوده، زیرا در آن دوره و آنچنان که در نقوش تختجمشید مشهود است، ارابه مورد استفادهبوده و بهخصوص یکی از وسایل سپاهی بهشمار آمده. همچنین و در این زمان بوده که تشکیلات چاپاری به وجودآمده و به فاصلههای معین چاپارخانههایی ساختهاند که برای رد و بدل کردن بستههای چاپاری (پستی) آماده خدمت بودهاست. نگهبانانی در این محل گوش به فرمان سرعت بخشیدن به کار و مجری این فرمان بودهاند:
« نه سرما – نه گرما – نه باد – نه باران – چاپار را از رفتن باز نمیدارد.»
در این دوره خبرنامهای از مرکز کشور (پایتخت) درصد شماره بر لوحه گلی هر هفته تهیه و بهوسیله چاپارهای آماده به خدمت به مرکز ساتراپنشین (استان) و شهرستان ارسال و بدین وسیله فرمان و دستور کشور مدار به مسوولان امر ابلاغ میشدهاست.
خبررسانی آذرخشی- با ایجاد تپهها به فاصله مشخص و استفاده از بلندیهای طبیعی و ساخت اتاقهای دیدهبانی در شب با آتشافروزی در این دیدهبانیها و باز و بسته کردن پنجره آن خبرهای فوری را به پایتخت میرسانیده و یا از مرکز فرماندهی دستورها و فرمان ها را به مسوولان سپاه اعلام میداشتهاند، کما این که بنا به نوشته مورخان خبر فتح آتن پس از 24 ساعت به پایتخت کشور رسید و جشن و سروری برپا گشت.
ساخت راه و بزرگراههای ارتباطی در سراسر کشور، سبب میشده که هرگاه نیازی وجود داشتهاست، مسوولان و ادارهکنندگان محلی و استانی نیز بتوانند خود را به پایتخت برسانند و در نشستهای همگانی که برای مشورت برپا میشدهاست، شرکت کنند. یکی از این انجمنها و نشستها که بنا به ضرورت یا بهطور منظم برپا میشده، «انجمن خشترهپاون» نام داشتهاست.
درباره این انجمن نوشتهاند: بنا بر امر داریوش هرچند سال یکبار انجمنی از ساتراپها و فرمانداران و شهربانان کشور در پایتخت تشکیل مییافت. در این انجمن مسایل کشور و شهرها به جستار گذاشته میشد و دشواریها و کم و کاستیها مورد بحث و گفتوگو قرار میگرفت و گزارش بازرسان ویژه شاهنشاهی که به نام چشم و گوش شاهنشاه خوانده میشدند، در این جمع بررسی میشد و چه بسا که خطاکاران شناخته و تنبیه میشدند. همچنین به گماردگان (خدمتگذاران) که در انجام گمارش (خدمت) خود نیک کوشیده و مایه خرسندی و آسایش مردم را فراهم ساختهبودند، پاداشهای ارزنده ارزانی میگشتهاست. بخشایش اسب والاترین پاداش شمرده میشدهاست. کارهایی که در درجه اول اهمیت قرارداشته کشاورزی و درختکاری و کندن کاریزهای آبرسانی بودهاست. همچنین به بهترین فرآورده که روز ویژهای از سال که به پیشگاه شاهنشاه آورده میشد، نیز پاداشی دادهمیشد.
این آیین در نگارههای سنگی تختجمشید گویا است و پیشکشکنندگان که از تیرهها و نژادهای گوناگون هستند، در آنجا دیده میشوند.