پسر برتر از دختر آمد پدید
پسر جمله را گفت و چیزی ندید
نگو دخترک با یکی دسته بیل
سر آن پسر را شکسته جمیل
بگفتا جوابت نباشد جز این
نگویی دگر جمله ای این چنین!
و گرنه سر و کار تو با من است
که دختر جماعت به این دشمن است
پسر اندکی هوشیاری بیافت
سرش چون انار رسیده شکافت
پسر گفتش « ای دختر محترم
که گفته که من از شما بهترم؟
که دختر جماعت به کل برتر است
ز جن تا پری از همه سرتر است
پسر سخت بیجا کند، مرگ بید
که برتر ز دختر بیاید پدید!»
پس آن ضربه خیلی نشد جابجا
که یک مغز معیوب شد جابجا