در آخرین لحظات رو به سوی حسین کرد . گفت ای پسر پیغمبر شاهد باش که مرا به جرم محبت و عشق تو میکشند. فردای قیامت تو شفیع من باش.
حسین با صدایی لرزان و ضعیف فرمود طب نفسا فانی شفیع لک عندالله...
راستش،
رفته بود سمت قتلگاه برای تمام کردن کار حسین. دلش لرزیده بود. آخر حسین گفته بودش که: انصرف، لست انت بقاتلی ...
گفته بود قربانت گردم ای پسر پیغمبر که در این حال هم افسوسمان را میخوری.
با چشمانی اشکبار و با گریه برگشته بود سمت عمر بن سعد و لشکر ...