حجه الاسلام علی جدیدبناب(عضو هیئت علمی و مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه تربیت معلم آذربایجان)
سخن گفتن درباره عاشق عارف وارسته ای چون مرحوم عابد تبریزی با وجود آن فضایل والائی که ایشان در خود جمع کرده بود، برای بنده حقیر امری بسیار صعب و دشوار است، اما بودن با استاد عابد در جلسات خاص و تداعی خصایص حمیده معنوی و روحانی در وجود شریف ایشان، این طلبه و خادم در عرصه فرهنگی را بر آن داشت که نکاتی را برای شیفتگان معرفت عرضه بدارم.از آنجائیکه مرحوم استاد عابد از همان دوران طفولیت در خانواده ای مذهبی و علاقمند به قرآن و عترت تربیت شده بود، همیشه در محضر قرآن و حافظ آیات قرآن بود، نه تنها حافظ بلکه عامل به آن نیز بود و همین باعث شده بود که اخلاق حمیده استاد با قرآن عجین شود و مزین به فضایل پسندیده قرآنی باشد. اللهم احشره مع القرآن.از خصایص ویژه استاد عابد، عاشق و شیفته اهلبیت علیهم السلام بودن او بود، در واقع ایشان به معنای واقعی توجه به توصیه پیامبر مکرم اسلام (ص) داشتند که دو امانت بزرگ الهی را در بین مسلمین به امانت گذاشته که اگر به آن دو متمسک شویم هرگز ضلالت و گمراهی نخواهیم داشت. استاد عابد به معنای واقعی، قرآن صامت را در کنار قرآن ناطق داشت و به این باور داشت که مفسر واقعی قرآن کریم، وجود نازنین چهارده معصوم علیهم السلام می باشند بنابراین عشق و معرفت ویژه ای به پیامبر مکرم اسلام (ص) و اهل بیت طاهرینش (علیهم السلام) داشت، چنانچه استاد در مقدمه کتاب « مهر در شفق» خطاب به مولایمان بقیه الله الاعظم ( عج) چنین می نویسد:« یادتان گواه است که از دوران طفولیت که به همراه پدر راهی مجلس عزاداری بودم چه اشتیاقی به شنیدن بزرگواریهای شما و شجاعت و ایثارتان داشتم و چه اشکهائی از استماع مصائب شما از دیده جاری می ساختم. سالها گذشت و من در مکتب پدر درسهایی به اندازه توان و استعداد از ولای شما یاد گرفتم و به ذخایر فطری خود افزودم آری ذخایر فطری، زیرا افتخارم این است که با ولای شما از مادر متولد شده ام و در دامن او که سرتا پایش ولایت شما بود پرورش یافته ام ، پدر که خدایش بیامرزد و خود از خادمین و مادحین شما بود راه دشوار سرودن و گفتن را به من یاد داد و انگیزه شکوفائی طبع من شد. استاد عابد در اشعار نغز، دلنشین و عارفانه اش ضمن نشان دادن اوج معرفت، ولایت و محبتش نسبت به عترت علیهم السلام و وجود مقدس پیامبر اکرم (ص)، کاملاً این مسئله را به اثبات می رساند که هر مصرع و بیتی را که می سراید ضمن رعایت فنون لطیف ادبی کاملاً به متقن بودن مطالب توجه داشته و در حفظ شأن و جایگاه با عظمت و کرامت اهلبیت علیهم السلام توجه ویژه ای داشت چنانچه در فرازی از مقدمه کتاب « مهر در شفق» چنین آورده است: «و( پدرم) به من یاد داد که از بعد حماسی واقعه عاشورا بگویم و مصائب را در لفافه هنر شعر بیان کنم و توصیه کرد که مبادا سخنی به نام شعر بگوئی که با عظمت شخصیت مولایمان منافات داشته باشد او از ذلت هزاران فرسنگ به دور است و مبادا تو سخنی بگویی که از آن بوی ذلت استشمام شود نعوذ بالله مبادا شعری بسرائی که با مقام معنوی حضرات معصومین (علیهم السلام) مباینت داشته باشد زیرا آن بزرگواران تمام مصائب را به جان پذیرفته اند که تن به ذلت ندهند و من نصایح پدر را آویزه گوش جان کردم وبه خیال خود کوشیده ام گفته های او را جامه عمل بپوشانم»آنچه که در قلم و بیان شیوا و رسای استاد عابد آمده و نیز آنچه در عمل و کردارش مشهود بود گویای این نکته بود که استاد در حد بسیار بالایی نسبت به حضرات معصومین علیهم السلام معرفت داشت و همین باعث شده بود که استاد شیفته آنان شود و این شیفتگی در آثارش کاملاً ظهور و بروز دارد چنانچه در نعت حضرت رسول اکرم (ص) آورده است: ای حریم مدفنت دارالامان مؤمنین بارگاهت کعبه آمال ارباب الیقینگرد افشان رواقت جنبش بال ملک آستان روب جلالت شهپر روح الامینره زکویت هر سحر که می کند باد جنان کز غبارش توتیا ساید به چشم حورعینتا شود از چشم فیضت نصیبش جرعه ای چرخ دارد در کف از خورشید، زرین ساتکیندر جمال آسمانی نور حق داری عیان نی عجب گرسایه از ذاتت نیفتد بر زمینای مفاد اسم اعظم رمز نامی نامیت هست صد ملک سلیمانی ترا نقش نگیننیست روز و شب، ضیاء وضوء، بل با صد نیاز مهر و مه سایند با ذلت به درگاهت جبیننقش توقیع جلالت ذات بی چون ترا در ازل زد خامه حق رحمه للعالمینشد ز زنگارستم آئینه دل تیره گون ای تو دست داد حق دستی برآر از آستینخشکسال عدل و انصاف است ای ابرکرم وقت آن باشد که ریزد بارش ماء معینای همای معدلت بگشای بال رحمتی از همه عالم بساط کینه توزی بازچینجوششی ای بحر احسان و کرامت تا مرا همچو « عابد» پر شود دامن زدرهای ثمینمرحوم عابد به دلیل معرفت عمیق و ژرفی که نسبت به مولا امیرالمؤمنین علی (ع) داشتند، شناخت وجود نازنین پیامبر اکرم (ص) را بدون معرفت به مولا علی (ع) ناقص دانسته و ابراز می دارند:هر که پیغمبر شناسد بی تو، فکرش قاصر استزانکه هرگز سایه از مهر فلک نبود جدادر صراط مستقیم حق به ارشاد خردبا نبی تنها توطی راه کردی پا به پاای علی ای مظهر اوصاف حی لم یزلای وجودت ناخدای کشتی دین خدایکی از ویژگیهای خاص اشعار مراثی و مدایح مرحوم استاد عابد در شأن حضرات معصومین (ع) این است که بنابه توصیه حضرات معصومین (ع) به شیوه دقیق و لطیفی منتهی به مصائب کربلا می کند و به نوعی دلها را روانه کربلا می کند، چنانچه در فرازی درباره مولاعلی (ع) سروده و می گوید: ای که سیراب است گیتی از زلال فضل توقلب ما خون کرد یاد تشنگان کربلاتاب بی تابی شد از این قصه خاطر گدازصبر بی صبری شد از این ماجرای جان گزاعقل را باور نمی آید که فرزند رسولپیش دریا تشنه لب کشتند قوم اشقیاامعان نظر در اشعار استاد عابد، عنان سخن و اختیار را از خواننده می گیرد و غرق در کلام نظم وزین، متقن و مستند و در عین حال بسیار شیرین و دلنشین وی می شود و هر یکی از دیگری زیباتر و دلرباتر است و انسان را به وادی عشق و عرفان رهنمون می کند که در وصف ناید، چنانچه در وصف عصاره هستی، میوه دل پیامبر (ص)، حضرت زهرای مرضیه ( سلام الله علیها) آورده است:بتول آن بضعه احمد (ص) به عصمت آیت سرمدنشان رحمت ایزد چراغ بزم عرفانیبه انعامش جهان مرهون به اکرامش همه مدیونز اوج رتبتش مفتون نفوس عالی و دانیحریمش مهد علم دین سرایش مکتب تمکینکنیزان را کند تلقین بیانش حکم یزدانیکسی کاو را شده همدم به صدق عزم و مستحکمشده مشهور در عالم به علم و فضل انسانیکنیزش فضه را بنگر چنان والا چنان برترکه می ریزد زلب گوهر به آئین سخندانیشنیدی آن حقیقت کاو سخن گفتن چو از هر سونبودی گفتگوی اوبه جز آیات قرآنیشب است و در دل صحرا چو گوید مقصد آن والازسبحان الّذی أسری نماید قصد پنهانی مرحوم استاد عابد در ضمن اظهار اوج معرفت و شیفتگی خویش به حضرات معصومین علیهم السلام، در بیان فلسفه نهضت عاشورا و اشعار حماسی و شجاعت های شهدای کربلا و نشان دادن ایثار، فداکاری، غیرت، حمیت، وفاداری و دینداری یاران ابا عبدالله الحسین «علیه السلام » بسیار زیبا، دلنشین و همراه با مدارک معتبر و مستند به نظم کشیده است که می توان گفت در عصر خود بی نظیر و یا کم نظیر است، به طوری که در این رابطه آورده است:دوران هجر طی شد و وقت لقا رسید تا کاروان عشق به دشت بلا رسیدبشکفت غنچه های گلستان عشق و شور تا در چمن برید نسیم صبا رسیدتبخاله زد ز آتش خجلت لب فرات کان آبروی کوثر و آب بقا رسیدشد سرمه سای دیده مه خاک نینوا تا بر رخش قدوم شد کربلا رسیدبالید طف به خویش که از عین پای شاه قدرش به عرش از شرف و اعتلا رسید از خصیصه های بارز و مثال زدنی اشعار، مدایح و مراثی مرحوم استاد عابد در عین شیوایی و لطافت، مستند بودن آنهاست، به یقین می توان ادعا نمود که هر بیت و مصرع از مدایح و مراثی استاد مستند به مدرک و سند معتبر تاریخی است و تمامی ادبیات با فکر، اندیشه و تأمل ژرف و عمیق عجین گشته است و بدین جهت توجه اهل معرفت را به خود جلب نموده است.استاد عابد شاعر شیفته مستند سرایی است که در تبیین اوج عزت، کرامت و بزرگواری اهلبیت «علیهم السلام»، دقت و توجه ویژه ای داشته است و هرگز به خود اجازه نداده است که جهت جلب توجه عموم مردم دست به کاری بزند که احساس ذلت و خواری از آن به انسان دست دهد و این ویژگی در مدایح و مراثی استاد عابد کاملاً محسوس و ملموس است و به آنها ارزش و اعتبار ویژه ای بخشیده است.در این راستا اهل دقت و نظر در ادبیات شعر عاشورا اظهار نظر کرده اند و مطالب بسیار زیبا و فنی ارائه نموده اند که در این اثر نفیس که برادر ارجمندم پژوهشگر و شاعر اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام، جناب آقای داداش زاده متلخص به « فانی» جمع آوری نموده و تألیف نموده اند، آمده است و به یقین برای علاقمندان به عرصه ادبیات شعر عاشورائی و حضرات معصومین «علیهم السلام» قابل استفاده و ارزشمند خواهد بود چرا که استاد عابد نیز خود را شیفته معصومین «علیهم السلام» می داند و اگر در دلهای شیفتگان حسین علیه السلام، جای گرفته است به یمن معرفتی است که نسبت به آنان پیدا کرده است.در پایان برخود وظیفه می دانم که از زحمات خالصانه برادر عزیزم جناب آقای فانی تقدیر و تشکر نموده و از خداوند اجر اخروی در پیشگاه حضرات معصومین (ع) برای ایشان و تمامی عزیزانی که در این مسیر متحمل زحماتی شده اند، مسئلت نمایم و برای روح تمامی شعرای اهلبیت «علیهم السلام» به ویژه مرحوم استاد عابد علو رحمت و مغفرت و درجات عالیه را درخواست نمایم.