ای کویر تو بهشت جان من عشق جاویدان من ایران من
سلام
احسن و صد آفرین به خانم مشهدی (یکی از دانشجوهای ایرانی که تقریبا همسایه منه ) و هزار آفرین به خواهرش (الهام خانم) که ایرانه و تا حالا هند نیومده و منم تا حالا ندیدمش.
میدونید چرا اینو گفتم؟؟؟؟؟؟؟
پس بذارین کامل بهتون بگم ،که نگین چرا یکدفعه تصمیم گرفتین بیاین ایران ، چون همیشه تو ایمیلهام بهتون میگفتم حداقل یک سال دیگه برمیگردم البته به اونهایی میگفتم که ازم میپرسیدند ( که شاید یه 40 نفری میشن).
شاید باورتون نشه اگه این دو تا خواهر نبودند شاید حالا حالاها فکر ایران اومدن تو سرم نبود تا سال آینده.
الهام خانم از ایران به خواهرش زنگ زد خلاصه وادارش کرد که بره ایران (چون کلاسهامون 20 روز دیگه شروع میشه).
چون من رفتم اداره پلیس و کارشو انجام دادم یه حرفهایی هم این یکی خواهر به من گفت که منم واقعا دلتنگیم بیشتر شد(هر چند همیشه دلتنگ ایرانم و به رو خودم نمیارم).
تا اینکه این بنده خدا اومد ایران و چون از ایران هم با من در تماس بود و تاریخ شروع کلاسها و خبرهای دانشگاه رو ازم میپرسید یه جورایی قشنگ از ایران برام میگفت (هوای خوب و تابستون قشنگ و ....)که منم خیلی احساس غربت و دلتنگی میکردم. و بهش میگفتم خوشا به حالتون که الان تو ایران هستین ولی من تو هند در صورتی که کلاس هم ندارم.
خلاصه صبرم سر اومد و به بهانه این 20 روز تعطیلی امرو رفتم بلیط گرفتم و اگه خدا بخواد فردا سه شنبه 29/5/87 ساعت 4:35 صبح عازم ایرانم و ساعت 5:30 عصر میرسم فرودگاه امام خمینی و 20 روز تو ایران در خدمتتونم .
موندم برگشتنی چطوری بیام ،با این همه سفارشهای آقا مجید و آقا زاگرس ( از دوستان من در هند هستن شاید فقط 50 کیلو خوراکی سفارش دادن)
واقعا خیلی خوشحالم که بعد از چند وقت دارم میام ایران و از الهام خانم هم خیلی خیلی ممنونم که با یه تلفن باعث شدن دلتنگی من تا حدی برسه که برگردم ایران .
داشت یادم میرفت، آقای محبتی و خانم سپیده و آقا جواد هم یه کم صبور باشن چون پذیرشهاتون رو دارم با خودم میارم نگران نباشید. اگه خیلی عجله دارین تو فرودگاه هم میتونید بیائین بگیرین چون سه نفرتون ساکن تهران هستین منو راحت پیدا میکنید چون عکسمو تو وبلاگ دیدین ، من هم که شماره هاتون رو دارم سعی میکنم رسیدم فرودگاه بهتون زنگ بزنم.
وهمچنین خانم الهام و آقای ابولحسنی هم اصلا نگران نباشید براتون پذیرش میگیرم .خانم الهام که مدارکشو فرستاده رو چشم ولی آقای بولحسنی که اینقدر عجله میکنه هنوز.......... پس مدارکتون رو بفرستین انشاءالله برمیگردم و براتون پذیرش میگیرم .
من شاید وقت نکنم که این چند روزی که ایرانم براتون مطلب بذارم ولی همه ایمیلها رو جواب میدم.
یه چند روزی میرم اصفهان و چند روز هم سمنان و دوباره برمیگردم تهران منتظر نظرهای قشنگ تون هستم.
به امید دیدار
محمد