قسمت اول خلیل الله بهسودی
بعدازآنکه سایه امریکادر سال1357 از سر ایران کم شد دست خیر از آستین شوروی سابق برای نجات افغان ها بیرون آمد. وهنگامیکه ارتش سرخ شوروری عرصه را بازتر دید در افغانستان یکه تازی های زیادی نمود. وایران در
قدم اول که بدش نمی آمد که شعار( نه شرقی ونه غربی جمهوری اسلامی) دموده(قدیمی) نشود شروع به کمک به برادران دینی مجاهد افغانی خودکرد و به پولهای بسیارکلان اسلحه های قدیمی زمان شاه و غنایم نیمه منحدم عراقی را برای مجاهدین فروخت. در
قدم دوم از مردم افغانستان با شعار( اسلام مرزندارد)آیت ا...خمینی دعوت به جهاد علیه استکبار جهانی در جنگ علیه عراق کرد و عده ی زیادی از افغانها را در این راه تلف کرد. در
قدم سوم برای بقای انقلاب خودشان چند گام مهم نیز برداشتند ازجمله تاسیس احزاب زیادی تحت عنوان قوم و مذهب در افغانستان و صادر کردن انقلاب شان به آنسوی مرز ها. وقتی سیل از مهاجرین وارد ایران شدند ایران خوب در یافت که به تمام اهدافش(به جان هم انداختن افغانها )را توسط عده ی اندکید از مهاجرین میتواند رهبری کند و بقیه را اضافه بار میدانستند با استفاده ی بهینه برای آبادانی ایران پس از جنگ بقیه را بسوی کانال های فاضلاب و مترو و برج های آسمان خراش سوق دادند.وبرای همان کارهای سخت هم چنان فخر بر مهاجرین میفروخت که ... و فخر دیگری نیز برای جامعه ی جهانی و سازمان ملل به دالر امریکای سالانه میفروخت. که ا خیرا شش ماهه اش کرده اند. از طرف دیگر در زمان جنگ ایران وعراق تبلیغات زیادی مبنی برافزودن سربازان اسلام وزیاد بچه دارشدن ایرانها انجام داده بودند که بعد جنگ با جمعیت زیادی روبرو شدند که نیاز به فضای شغلی و تحصیلی داشتند و دولت ایران در
قدم چهارم مدارس ودانشگا ها را از وجود برادران دینی افغانی دیروز خود پاکرده و همه ی آنهار به کوره های آجر پزی و سنگبری ها هدایت کرد. زیرا این ننرمامانی های خودشان ارزه(توانایی) کارهای سخت وطاقت فرسا با مزد اندک که مهاجرین میکردند را نداشتند. ومملکت نیز نیاز زیاد به مواد ساختمانی داشت. و آن چهار تا جوجه ماشینی تربیت شده ی دست خودرا با چند قوماندان ساختگی به افغانستان فرستاد و از نظر اعتقادی هم به حدی کار کرده بودند که برای یک عکس آیت ا... خمینی به دو قسم آدم کشته میشد و خانه آتش میگرفت اول برای بدست آوردنش دوم برای داشتنش...
ادامه دارد...