فراخوان بنیاد " ایران ما "
عنوان:
گرامی داشت روز 29 بهمن، سپندارمذگان، روز محبت و عشق ورزی
موضوع:
تلاش برای معرفی یکی دیگر از سنن باستانی ایران زمین و برگزاری مراسم " اسپندار جشن " در سرتا سر ایران به صورت یک پارچه و هم زمان
پیش زمینه ها:
با گسترش فرهنگ استفاده از رسانه های جمعی، مانند اینترنت و ماهواره، جوانان ایران زمین در پی یافتن زمینه ای برای شاد بودن و شاد زیستن با آشنایی با جشن ها و مراسم دنیای غرب از طریق همین رسانه ها، ناخواسته به سمت فرهنگ غربی گرایش پیدا کرده و به آرامی فرهنگ و هویت خود را فراموش می کنند.
یکی از این مراسم شاد و زیبا در فرهنگ اروپایی و دنیای مسیحیت 14 فوریه " روز والنتاین " ، روز عشق و عشق ورزی است. با توجه به این که در فرهنگ و تقویم ایرانی روز 29 بهمن ماه، مقارن با 18 فوریه روز اسپندارمذگان، و به تعبیری روز " والنتاین ایرانی " است، قصد داریم با معرفی و شناساندن این روز به تمام هم میهنان خود در سراسر جهان مانع از کم رنگ شدن و نهایتا فراموش شدن این جشن باستانی شویم.
هدف ها :
با توجه به مطالب بالا هدف کلی ما از این طرح علاوه بر معرفی یکی دیگر از یادگارهای چند هزار ساله تاریخی مان به مردم ایران زمین، تلاش برای برگزاری این جشن در تمام شهرهای کشور است. همچنین قصد داریم با تجمع خود در مراکز از پیش تعیین شده تقاضا خود را مبنی بر به رسمیت شناخته شدن این روز و ثبت آن را در تقویم کشوری به گوش مسئولین ذی ربط برسانیم.
وظایف :
از تمامی انجمن ها، سازمان ها و گروه های فرهنگی تقاضا داریم در صورت موافقت با این طرح، ما را برای برگزاری این جشن در کل کشور یاری رسانند. همچنین از تمامی نشریات، اعم از اینترنتی و غیر اینترنتی، به علاوه از تمامی وبلاگ نویسان فرهنگ دوست و میهن پرست تقاضا داریم با درج این فراخوان در نشریه ها و وبلاگ های خود، با اعلام حمایت از این طرح به گسترش و فراگیر شدن این حرکت ملی – فرهنگی کمکی کرده باشند.
از تمامی اهل قلم صمیمانه تقاضا داریم تا با ارائه مقالات و پژوهش های خود در این زمینه، به شناخت هر چه دقیق تر تاریخچه و هویت این جشن ملی به هم وطنان ایرانی کمکی کرده باشند.
همچنین از تمامی دوستان در سراسر کشور تقاضا داریم تا با معرفی مکانی مناسب ( آرامگاه شخصیت های ملی- فرهنگی، آرامگاه شاعرین، مراکز باستانی درون شهری و ...) در شهر خود برای برگزاری این گردهمایی، زمینه تجمع تمامی فرهنگ دوستان شهر خود را در یک روز و یک ساعت فراهم آورید.
ما نیز به مدت یک ماه اهم فعالیت های خود را معطوف این جریان خواهیم کرد. با گسترش مقالات شما در این تارنما در جهت رشد فرهنگی آحاد مردم قدمی هر چند کوچک خواهیم برداشت.
با تهیه لیستی از وبلاگ ها و گروه های همگام در این طرح به فراگیر شدن این حرکت کمک خواهیم کرد. همچنین از تمام توان خود برای ابلاغ خبرهای مربوطه و معرفی مکان های پیشنهادی در هر شهر اقدام خواهیم کرد.
سخن پایانی :
هم وطنان عزیز، به طرح پیشنهادی بیندیشید. این حرکت نه برای اثبات گروه و سازمانی، بلکه برای گسترش روح ملی گرایی و فرهنگ دوستی در جامعه پیشنهاد شده است. سیاست و مذهب در این حرکت جایی ندارد؛ پس با هر اندیشه سیاسی و هر باور مذهبی برای هر چه باشکوه تر برگزار شدن این روز ملی دست در دست هم دهیم. فقط کمتر از یک ماه فرصت باقی است. هم وطنان خود را در این طرح تنها نگذارید.
تا همه دست در دست هم ندهیم نمی توانیم کاری از پیش ببریم
با درود و سپاس فراوان
بنیاد ملی - فرهنگی " ایران ما "
سوم بهمن 1386 خورشید
پاینده باد ایران
عنوان بالا ، مقاله ای است که در شماره 242-241 ماهنامه اطلاعات سیاسی – اقتصادی در پاسخ به تولید فیلم اهانت آمیز 300 به چاپ رسیده است . متن کامل مقاله از طریق جستجوی کلمه اطلاعات در گوگل و ورود به سایت ماهنامه مذکور قابل دسترسی عزیزان می باشد .
نتیجه و چکیده مقاله" خاستگاه سیاست ایران یا یونان" ؟
منظور از این پژوهش بررسی اندیشه های سیاسی حاکم بر ایران در زمانی پیش از ظهور تفکرات ارسطو و افلاطون بود, تا بتوان ثابت کرد مهد سیاست ایران است نه یونان, در نتیجه ثابت شد در ایران حدود یکصد وهفتاد سال پیش از افلاطون و ارسطو اندیشه سیاسی حاکم بوده و سابقه سیاست در ایران بسیار ریشه دارتر از یونان است.
همینطور به ارائه و بررسی اندیشه های سیاسی موجود در ایران عصر هخامنشی پرداختیم . در نخستین مرحله به اندیشه سیاسی کوروش هخامنشی مبنی بر ، اعطای آزادیهای سیاسی و فرهنگی برخوردیم که به نوعی حکایت از دمکراسی داشت ولی نه دمکراسی به سبک امروزی بلکه دمکراسی در انتخاب دین, عقیده, روش زندگی, فرهنگ و.... در مرحله بعدی به اندیشه سیاسی نوع دوم برخوردیم که همانا اندیشه سیاسی داریوش هخامنشی مبنی بر برتری جویی ایرانی نسبت به اقوام دیگر بود. این اندیشه مکمل اندیشه پیشین( اندیشه کوروش) بود چرا که اندیشه دوم با استحکامات و تشکیلات منظمی که پد ید آورد ، قوام و دوام امپراتوری را تثبیت کرد و این کار بزرگی بود که داریوش کبیر انجام داد.
در مقایسه ای که بین سیاست کوروش کبیر و داریوش کبیر شد ، کوروش را دارای روح آزاد منشانه تر وملایم تری یافتیم و داریوش بزرگ را انسانی مقتدر, با کفایت و درایت البته با حوصله و تحمل کمتر. اعطای آزادیهای سیاسی و فرهنگی توسط کوروش در ابتدای حکومت روشی بسیار منطقی برای جا انداختن مشروعیت حکومت جدید تلقی می شود و از طرفی اقدامات داریوش کبیر برای اداره امپراتوری بی کران ایران اقداماتی بس ارزنده بود. اگر داریوش بزرگ, کنترل خود را از طریق سازمانهایی که ایجاد کرده بود بر امپراتوری بیشتر نمی کرد قطعا امپراتوری ایران در ابتدای شکل گیری با خطر تجزیه مواجه بود.
و اما مذهب, مذهب در ایران همواره جایگاهی رفیع داشت و درزمان هخامنشی نیز چنین بود و مذهب با سیاست طوری آمیخته شده بود که به نوعی اندیشه سیاسی تبد یل شده بود. که از آن به عنوان اندیشه سیاسی نوع سوم یاد کردیم. این اندیشه در ابتدا د ستا وردهای مثبتی داشت چون شاهنشاهان هخامنشی با وجود تبلیغ نقش اهورامزدا و مذهب در زندگی اجازه دخالت به موبدان و روحانیون را در امور نمی داد ند. ولی در زمان سا سانیان با افتادن حکومت در دست طبقه مو بدان و روحانیون زرد شتی , نظام طبقاتی در ایران پد ید آمد, دین به نفع موبدان تحریف شده و دخالتهای نابجای آنها در امور سیاسی و حکومت شیرازه کشور را از هم گسیخت و عاملی شد برای شکست ایرانیان از اعراب.
همینطور در این پژوهش بررسی شد که اساسا تمدن ایرانی بر یونانی از بسیاری جهات فایق بوده است. چه ازنظر سرزمینی, سا زمانهای سیاسی, دیپلماسی و چه از بعد فرهنگی و اخلاقی ایرانیان موفق تر از یونانیان بود ند . حالا کاری نداریم که یونانیان, ایرانیان را" بربر" می خواندند, آنها چه ما را بربر می خواندند و چه نمی خواندند دوبار مجبور به تخلیه آتن از وحشت ایرانیان شدند. و در زمانی که احکام و اصول دینی ایرانیان بر مبنای گفتار نیک و کردار نیک بود ، آنها در گرداب فساد غوطه ور بودند و قرنها پیش از ظهور تفکرات و تبلیغات ماکیاولیسمی که خوبیها و ارزشها را نفی می کرد ما پادشاهی داشتیم( داریوش) که می گفت: ای انسان, آنچه اهورامزدا امر کرد به تو می گویم ، از راه راست مگرد, اندیشه بد مکن و از گناه بپرهیز.
درپایان می خواهم این نتیجه نهایی را بگیرم که سیاستهای جزئی که درزمان افلاطون و ارسطو بر شهر- دولتهای یونان حاکم بود با سیاستهای جهانی که مد تها پیش ازآن در ایران وجود داشت قابل قیاس نیست. شهر- دولت هایی کوچک که خود بازیچه سیاست" تفرقه اند از و حکومت کن" داریوش بودند و با پولهایی که توسط داریوش بزرگ برای برخی از حاکمان این شهر- دولتها فرستاده می شد دائما در جنگ داخلی و اختلاف گرفتار بودند.
در ابتدای پژوهش نیز بررسی کردیم که این اندیشه که مهد سیاست یونان است از کجا ریشه گرفته. حقیقت این است که علم و دانش در مشرق زمین, سالها پیش از اروپا ریشه دوانیده بود. اما اروپائیان همه چیز را به نام خود ثبت کردند.* حال که چنین است, یک ایرانی اگر بتواند گوشه ای از زوایای تاریخ را روشن کند این امر بر وی فریضه است. علاوه بر آنچه از سیاست در ایران با ستان گفتیم پس از اسلام نیز در سایه مکتب انسان ساز اسلام و با سیراب شدن از تفکرات عمیق سیاسی این مکتب باز هم ایرانیان اندیشمندان سیاسی بزرگی را به بشریت تقدیم کردند .
به هرحال غرض از نگارش این پژوهش این است که لحظه ای درنگ کنیم. لحظه ای تفکر کنیم که این ره که می رویم به کدامین طرف است؟ چرا برای تفنن هم که شده گهگاهی نیم نگاهی به پشت سرمان نمی اندازیم؟ یعنی تاریخمان را فراموش کرده ایم. ما داریم هویت خود را از دست می دهیم, ما داریم اصالت خود را فراموش می کنیم و احساس میکنم که زمان آن رسیده است که باید گرد وغبارغربزدگی و شرق زدگی و...را ازچهره خسته این اب و خاک پیر بزدا ییم. که البته این کار( یعنی مبارزه با تهاجم فرهنگی) تنها و تنها با( اقدامات فرهنگی و تحقیقاتی میسر است و نه با برخوردهایی دیگر).
تذکرمهم: مقاله حاضر در دوره و جو ناشی از حاکمیت نظریه" برخورد تمد نها"ی ساموئل ها نتینگون به نگارش در آمده و در صورت تدوین و نضج آن در عصر گفتگوی تمد نها بدون شک اثر حاضر تلطیف بیشتری پیدا نموده و شاید بجای تاکید بر افتراقات تمد نهای ایرانی و یونانی بیشتر بر اشتراکات این دو تمدن بزرگ و تاریخی بشری که هر کدام در اعتلای فرهنگ جهانی و خا نواده بزرگ جهانی نقش در خوری داشته اند تاکید بیشتری میشد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
بار دیگر در راستای سیاست های ضد ایرانی کشور های عربی و به واسطه میلیاردها دلاری که برای تغییر نام خلیج فارس هزینه می کنند . این بار سایت گوگل نیز در اقدامی غیرمنطقی و ضد فرهنگی مبادرت به استفاده از عنوانی جعلی برای خلیج فارس نموده است.
گویا اشتهای اعراب برای نامهای عربی سیری ناپذیر است.چرا که نام تاریخی دریای سرخ در تمامی نقشه های قدیمی خلیج عربی است و در شمال اقیانوس هند دریای عرب قرار دارد اما با این همه تمام تلاش خود را به کار بسته اند تا خلیج فارس را نیز عربی کرده و تنها نام فارسی را از نقشه دریا های جهان حذف کنند. یشینهٌ این تلاش نامیمون در حقیقت به دهه 1930 بازمی گردد: به دورانی که سر چارلز بلگریو (sir Charles Belgrave)نماینده سیاسی بریتانیا در خلیج فارس، به عنوان نماینده انگلیس در خلیج فارس پیشنهاد تغییر نام خلیج فارس را نمود و تخم فتنه را کاشت.
هم اکنون هموطنان غیور و ایرانیان میهن دوست نامه ای را در اعتراض به این اقدام گوگل تهیه کرده اند که نشانی آن جهت امضاء ارائه می گردد. بدیهی است که نه تنها امضاء بلکه معرفی ..اطلاع رسانی و دعوت از سایرین برای امضاء این نامه بر هر ایرانی وطن دوست فریضه است.
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم از آن به که کشور به دشمن دهیم
دریغ است که ایران ویران شود کنام پلنگان و شیران شود
http://www.petitiononline.com/sos02082/petition.html
درود بر تو ای هم میهن
برخیزید که سازمان میراث فرهنگی خوزستان در تدارک نابودی آثار تاریخی خوزستان است. از تجاوز به حریم محوطه شوش که بگذریم حالا نوبت چغازنبیل رسیده است. از طرفی این سازمان به شرکت نفت اجازه حفاری می دهد و از طرفی دیگر ابنیه تاریخی را تحریف می کند تا در آینده نزدیک بتواند به اهداف ضد میهنی خود برسد.
از وبلاگ تاریخ و تمدن ایران به نشانی www.shahrestani.blogfa.com بازدید کنید و خود با مشاهده عکسهای منعکس شده در وبلاگ قضاوت کنید.