مردان نمکی:
در زمستان سال 1372 ، درروستای "حمزه لو" در زنجان، توسط معدن کاران نمک به طور کاملآ اتفاقی کشف شد. از آن روز بود که کاوش در این منطقه آغاز و چیز هایی مانند شلوارک، یک ساق پا درون چکمه ی چرمی، چاقو، طناب چرمی، قلاب سنگ، گردو، پارچه های منقوش و ... کشف شد.
پس از آن، یک تیم کار شناسی تشکیل شد و بررسی دقیق بر روی مرد نمکی را آغاز کرد.گروه با استفاده از روش سالیابی کربن 14، متوجّه شد که مرد نمکی متعلّق به 1700 سال پیش است و با توجه به لباس و گوشواره ی طلایی ای که به گوش چپ دارد، نمیتوانسته یک مرد عادّی باشد.
مطالعه های دقیق تر نشان داد که او 40 سال داشته و سمت راست صورتش دچار آسیب دیدگی شدید شده است. نحوه ی شکستگی در ناحیه ی فک و آسیب های وارد شده نشان میدهد که قبل از مرگ و در اثر یک ضربه ی شدید پیش آمده است.
تصویر های مربوط به دندان ها هم نشان میدهد که دندان شش فک بالا کشیده شده و در طرف مقابل آن، دندان های پنج و شش بالا پوسیدگی دارند، امّا دندان های پایین همگی سالم اند.
رنگ مو های مرد نمکی قهوه ای است و هنوز در قسمت هایی از ابرو و صورتش به چشم می خورد؛ ولی به مرور زمان، به دلیل وجود یون کلر در محیط، همه ی موهای او از قهوه ای به سفید تبدیل شده است.
چکمه ی قهوه ی او از جنس چرم است و دوخت بسیار ظریفی دارد. شلوارک مرد نمکی هم که از کمر 35 سانتی متر است، شیری رنگ است و تزیین های بسیار جالبی دارد که نقش هایی به صورت "ددد" دارد و به رنگ های آبی، سبز، قرمز و قهوه ای است.
او متعلق به دوره ی ساسانی است و نمک های معدن جسد او را به طور طبیعی مومیایی و حفظ کرده اند تا ما مردی را ببینیم که سفری این چنین طولانی به زمان ما کرده است.
پس از کشف اتفاقی دومین جسد معدن نمک زنجان در آذر ماه 1383 و با کاوشهای باستان شناختی انجام شده در محل، سومین جسد بطور متلاشی شده در زیر قطعه سنگ بسیار بزرگ و بالاخره در اسفند ماه همان سال چهارمین جسد که بطور ناباورانه ای سالم باقی مانده بود در این معدن کشف شد. این جسد به عنوان یک اثر منحصر بفرد که به لحاظ مطالعات تاریخی بسیار مهم و با ارزش است نیازمند اقدامات حفاظتی ویژه ایست که خوشبختانه بر اساس مطالعات و اقدامات انجام شده برای حفظ و نگهداری مرد نمکی (نیم تنه مکشوفه در سال 1372) دانش لازم در این خصوص حاصل شده است.
نوح(ع)=کشتی بزرگی که ساختند.
ابراهیم(ع)=درآتش نمی سوختند بلکه آتش برای ایشان گلستان می شد.
موسی(ع)=چوبشان را وقتی به زمین می انداختند تبدیل به اژدها میشد و وقتی دستشان را زیر دست
دیگرشان می گذاشتند و دستشان را بیرون می آوردند دستشان نورانی می شد و وقتی چوبشان را به
آب دریامی زدند آب سرخ و قرمز رنگ می شد و وقتی چوبشان را در آب دریا نگه می داشتند دریا از وسط
شکاف می خورد و ایشان می توانستند از وسط دریا عبور کنند.
عیسی(ع)= مردگان را زنده می کردند.
محمد(ص)=بدون این که سواد داشته باشند می توانستند کتاب آسمانی ما قرآن را بخوانند.
آدم(ع) - ادریس(ع) - نوح(ع) - هود(ع) - صالح(ع) - ابراهیم(ع) - اسماعیل(ع) - اسحاق(ع) - لوط
(ع) - یعقوب(ع) - یوسف(ع) - ایوب(ع) - شعیب(ع) - موسی(ع) - الیاس(ع) - یونس(ع) - داوود
(ع) - سلیمان(ع) - زکریا(ع) - یحیی(ع) - خضر(ع) - ذوالکفل(ع) - عزیر(ع) - عیسی(ع) - شیث
(ع) - سام(ع) - ذوالقرنین(ع) - یوشع بن نون(ع) - حزقیل(ع) - اشموئیل(ع) - لقمان(ع) - عمران(ع) -
محمد(ص) - دانیال(ع) - راحیل(ع) - بنیامین(ع) - بنجامین(ع) - طالوت(ع) - زردشت(ع) - هارون(ع) -
جرجیس(ع) - سیاوش(ع) - طه(ع) - مدین(ع) - هزئیل(ع) - یارث(ع) - لمک(ع) - اسباط(ع) - حیقوق(ع)
- عیص(ع) - شمعون(ع) - الیسع(ع) - ملوک(ع) - مدائن(ع) - انوش(ع) - قینان(ع) - مهلائیل(ع) - ارمیا
(ع) - حجی(ع) - مردخای(ع) - شعیاء(ع) - قیدار(ع) - خالدبن سنان عیسی(ع) - سلام(ع) - سلوم(ع) -
سهولی(ع) - القیاء(ع) - روبین(ع) - هبة اللّه(ع) - هابیل(ع)