خدایا سلام. منم . میدونم که منو میشناسی . مزاحم همیشگی. خودمونیم خدا. مزاحم یا مراحم؟ جون من خدا . میدونم .مراحم. آخه تو خدایی . نمیتونی که نباشی. تو خدای منی . خدااااااااااااااااااااااااااا .
میدونی خدا . آره میدونی. بنا بر همون که گفتم .تو خدایی و میدونی.
دلم میخواس دردو دلام رو با تو تو وب بنویسم تا دیگران هم بخونن. میخواستم بلند بلند باهات حرف بزنم تا همه بدونن که من چه خدای خوبی دارم . تا همه بدونن که یکی دارم که میتوننم راحت باهاش حرف بزنم . هروقت صداش میکنم جوابم رو میده. دوست دارم خدا بابت همه چیز ازت ممنونم.
اما خداجون میدونم که کوتاهی کردم و زدم زیرش و این مدت طولانی تنهایی باهات حرف زدم. خصوصی خصوصی. اما اگه اجازه بدی میخوام از این به بعد یکم بلند تر حرف بزنیم که تا اون ور هم صدای خنده هامون رو بفهمن. تا همه باورشون بشه که خدای من خدای همه هس . هر کی صداش کنه جوابشو میده . هر کی باهاش حرف بزنه به حرفاش گوش میده و هرکی باخداش حال کنه... . خدا با همه میخنده. با همه .
کدوم ور؟ اون ور دیگه اون ور. یه نیگا بنداز میفهمی . اون رو. باز هم نفهمیدی؟ عیب نداره این یکی رو من هم نفهمیدم!!!سلام خداجونم. میبینی خدا. هرکی میاد اینجا و چیزی میگه. میبینی که همه دارن تو رو صدا میکنن. همه میخوان با تو حرف بزنن. ولی چرا بعضی میترسن. بعضی رو صحبت با تو رو هم ندارن. بعضی میگن چون گنه کارن نمیتونن باهات حرف بزنن. خداجونم . چرا ما گاهی از بنده هات میخوایم که برامون دعا کنن. گاهیفکر صحبت خصوصی با تو هم نمیتونیم بکنیم. خدایا چرا؟ چرا گاه اون قدر از تو دور میشیم که دیگه مناسبتی بین خودمون و تو نمیبینیم. خدا چونم تو کمکمون کن. کمک کن تا همه باهات حرف بزنیم. همیپشه برا خودت بنویسم. همیشه و همه جا به یادت باشم.
راستی چقدر با خدا مون حرف میزنیم و باهاش درد و دل میکنیم؟ روزی چند بار بهش میگیم که دوسش داریم؟
خدای من سلام. اینبار واقعا نمیدونم چی بگم و چه طوری ازت تشکر کنم . فقط میتونم بگم خدایا شکرت........................ .
امروز که حسابی ترسیده بودم خواستم یه استخاره ای بکنم پس وارد سایت شهیدآوینی شدم . تو صفحه ی اول یه حدیث توجهم رو جلب کرد.
امام جواد (ع) فرمودند:
الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِکُلِّ غالٍ و سُلَّمٌ إلی کُلِّ عالٍ
اعتماد به خدا بهای هر چیز گران بها است ، و نردبانی به سوی هر بلندایی
بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 364
خدایا ازت ممنونم.
ای مهدی زمان(عج)،قلبم معراج ابدی عشق تو خواهد ماند.من با تو به روزهای همیشه سبز آرزو خواهم رسید.کودکی و لبخند های بی ریایم را به یاد می آورم.امروز،من غریبه ای هستم در کوچه پس کوچه های اضطراب و انتظار.تو سوار بر کالسکه زرین مهر می آیی و هنگام آمدنت رخش تو بال گشودن را آغاز می کند.هوای دلم همیشه شرجی است.تو در متن زیبا ترین واژه ها می درخشی.کسی که معنای زیستن را به من بخشیده است،تویی.دلم می خواهد وقتی که می آیی،سبدی از نیلوفران بازیگوش را نثار پایت کنم.من فقط صدای گام های تو را می شنوم.نسیم در نی لبک چوبی اش می نوازد.عطر خزه های دریایی همه جا منتشر می شود باید به امید روزی بمانم که آفتاب از مغرب بتابد.تو در رستاخیز کلمات هم نمی گنجی.بمان تا دریاها را به ما ببخشی.از سر انگشتانت برکت می بارد،عشق می بارد و من از شوق پرنده شدن دلم آرام ندارد،در خلوت تنهایی ام،به تنهایی خود و امیدم به تنهاترین تنهایان است.در سکوت شبهای مهتابی ،آن گاه که روزنه افکارم متوجه توست،می بینم عشق را برای عده ای معنا نکرده اند و هیچ آشنایی نیست که آیینه باشد.باید بیاندیشیم،آن تنها ترین تنها را بشناسیم،به سوی خدا نماز بریم و عاجزانه سر آمدن دوران انتظارمان را از او بخواهیم.
اللّهم عجل لولیک الفرج