400 /1 محیط دایره را گرا د می گویند که یکی از واحد های اندازه گیری زاویه است.
یکی از کشفیات مهمی که در پیشرفت مهندسی ژنتیک نقش مهمی داشت و تولید DNA نوترکیب را ممکن ساخت شناخت آنزیمهای محدود کننده بود. اولین آنزیم محدودکننده در 1950 کشف گردید.
این آنزیمها وسیلهی دفاعی باکتریها در مقابل باکتریوفاژها میباشند و آنها را با مکانیسمی تحت عنوان «محدود کردن کنترل شدهی میزبان» (host controlling restriction ) از ابتلا به عفونتهای باکتریوفاژی مصون میدارد. این مکانیسم به این صورت است که باکتری با تولید آنزیم محدود کننده، DNA فاژ را قبل از آنکه فرصت همانندسازی و تکثیر یابند، تجزیه میکند. اما سوالی که در اینجا وجود دارد این است که آیا مادهی ژنتیک باکتری توسط آنزیم محدود کنندهای که خود تولید کرده تحت تاثیر قرار نمیگیرد؟ تجزیهی DNA باکتری سبب مرگ سلول و تخریب آن میشود از این رو سلول برای مصون ماندن در مقابل حملهی آنزیمی که خود تولید میکند مکانیسم متیلاسیون DNA را به کار میبرد به این ترتیب آنزیم، دیگر قادر به شناسایی توالیهای DNA و حمله به آن نمیباشد.
آنزیمهای محدود کننده از گروه آنزیمهای اندونوکلئاز میباشند و همانند قیچی DNA را در محلهای ویژهای با ترتیب بازی خاص قطع میکنند و برای آنکه DNAقابل برش با آنزیم باشد لازم است که دارای این ترتیب ویژه باشد . توالیهایی از DNA که به وسیلهی آنزیم شناسایی میشوند را « جایگاه شناسایی» (recognition sites) میگویند که معمولاً 4-8 جفت نوکلئوتید دارد و عمدتاً «پالیندرومی» میباشند، یعنی هر دو رشته دارای توالی یکسان ولی عکس یکدیگر اند:
این آنزیمها توسط اکثر باکتریها تولید میشوند و تاکنون بیش از 1200 نوع از آنها شناسایی شده اند. اندونوکلئازها را از نظر شیوهی عملکردشان در سه گروه قرار میدهند که از آن میان نوع II در کلونینگ ژن کابرد و اهمیت دارد چراکه آنزیمهای نوع II انتهای چسبنده تولید میکنند.
بسیاری از اندونکلئازهای محدود کننده برش سادهای را در میان جایگاه شناسایی بر روی DNA دو رشتهای ایجاد میکنند و نتیجهی آن ایجاد دو « انتهای صاف» یا blunt end میباشد. این آنزیمها نوع I محدود کنندهها هستند. از جمله این آنزیمها میتوان به AluI که از باکتری Arthrobakter luteus استخراج میشود و توالی شناسایی آن «AGCT« است، اشاره کرد.
در «انتهای چسبنده » یا stiky end ،که آنزیمهای نوع II آن را ایجاد میکنند، در انتهای هر قطعهی حاصل از برش، 2 تا 4 نوکلئوتید تک رشتهای و بدون مکمل باقی میمانند و از آنجا که میتواند با قطعهی مکمل خود جفت شود به آن انتهای چسبنده میگویند. از جمله آنزیمهایی که انتهای چسبنده ایجاد میکند میتوان EcoRI با جایگاه شناسایی«GAATTC» از باکتری اشرشیاکولی و HindIII با جایگاه شناسایی « AAGCTT » از باکتری Haemophilus influenzae را نام برد.
اگر دو مولکول DNA مختلف با آنزیم محدود کنندهی یکسانی برش داده شوند قطعاتی با انتهای چسبنده و مکمل ایجاد میشود و به این ترتیب میتوان انتهای یک DNA را با انتهای DNA دیگر جفت و متصل کرد و DNA نوترکیب ایجاد کرد. البته کاربرد انتهای چسبنده به تنهایی برای تولید DNA نوترکیب کفایت نمیکند چرا که پیوند بین ناحیههای تک رشتهای از نوع پیوند هیدروژنی بین بازهای نیتروژنی DNA است و به اندازهی کافی قوی نیست تا دو مولکول DNA را به همدیگر متصل نگاه دارد. برای رفع این مشکل باید پیوند کوالان فسفودیاستر بین قطعات برقرار کرد که این عمل با به کاربردن آنزیم دیگری به نام «لیگاز» مقدور میگردد.
نحوهی نامگذازی آنزیمهای محدود کننده: حرف اول، که بزرگ نمایش داده میشود، از نام سردهی باکتری گرفته میشود و 3 حرف بعدی از حروف اول گونهی باکتریای که آنزیم متعلق به آن است و عدد یونانی که در پایان ذکر میشود شمارهی آنزیم با توجه به اولویت کشف آنها است. به عنوان مثال EcoRI اولین آنزیم کشف شده از اشرشیاکولی و EcoRV پنجمین آن میباشد.
"ورم ملتحمه" یا کونژنکتیویت (conjunctivitis)اصطلاحی است که برای توصیف التهاب ملتحمه ی چشم استفاده می شود و شایع ترین علت قرمزی چشم است.
سفیدی چشم با پرده نازکی به نام ملتحمه پوشیده شده است که ترشحات مخاطی را برای پوشاندن و نرم کردن سطح چشم تولید می کند. این پرده به طور طبیعی حاوی عروق ظریفی است که با بررسی دقیق قابل مشاهده اند و در صورت تحریک یا التهاب ملتحمه، عروق خونی آن مشخص تر میشوند و چشم، قرمز به نظر می رسد.
عوامل گوناگونی می توانند سبب التهاب ملتحمه شوند که شایع ترین آنها عبارتند از: عفونت ها و تحریکات محیطی.
از آنجا که ملتحمه بافت ساده ای است به همه محرک ها به یک گونه پاسخ می دهد و قرمز می شود. ویروس ها شایع ترین علت ورم ملتحمه عفونی هستند. برخی ویروس ها که سبب سرماخوردگی و علائمی مثل گلودرد و آب ریزش بینی می شوند نیز می توانند سبب ورم ملتحمه با علایم قرمزی و ترشح آبکی از هر دو چشم شوند. برخی دیگر ممکن است تنها یک چشم را عفونی کنند.
ورم ملتحمه ویروسی تنها با ترشحات آبکی همراه است و یک تا دو هفته طول می کشد تا بهبود یابد.
عفونت های باکتریایی هم مثل استرپتوکوک و استافیکوکوک، نیز سبب قرمزی چشم می شوند که با میزان زیادی ترشح و چرک همراه است. در عفونت های حاد میزان ترشح چرک به حدی زیاد است که مشاوره ی فوری با چشم پزشک لازم می شود.
برخی از عفونت های باکتریایی مزمن ترند و ممکن است ترشح ناچیزی داشته باشند، در نتیجه هنگام صبح پوسته های خفیف و اندکی روی پلک ها ایجاد می شود.
نوعی ورم ملتحمه حاد و شدید در نوزادان تازه متولد شده دیده می شود که با احتمال درگیری سایر قسمت های بدن همراه است و در صورت بروز باید سریعاً به اورژانس چشم مراجعه شود.
ورم ملتحمه عفونی چشم اعم از باکتریایی یا ویروسی می تواند کاملاً واگیردار باشد. بنابراین باید از تماس با وسایلی که با اشک بیمار آلوده شده اند اجتناب کرد.
یک نوع ورم ملتحمه که باعث ترشح چشم می گردد، در اثر آلرژی ایجاد می شود. برخی از آلرژی ها مثل تب یونجه سبب خارش شدید چشم می شوند، در حالی که برخی دیگر ممکن است تنها قرمزی ایجاد کنند.
حتی علت ورم ملتحمه می تواند محرکات محیطی مثل دود یا گاز باشد.
چندین بیماری چشمی دیگر وجود دارند که باعث قرمزی چشم می شوند و در صورت عدم شناخت و درمان به موقع، می توانند به نابینایی منجر شوند و افتراق آنها از ورم ملتحمه بسیار حائز اهمیت است. به همین دلیل ارزیابی و معاینه دقیق چشم توسط چشم پزشک الزامی است.
«ناتالی آدلر» 24 ساله از سن 17سالگی بهطور متناوب هر 3 روز چشمانش بهطور غیرارادی بسته میشود و سپس برای 3روز چشمهایش بهطور عادی باز است.
«ناتالی» که در زمان بسته بودن چشمها به جز یک روزنه کوچک در چشم چپ هیچچیزی را نمیتواند ببیند در هنگام بروز این علائم دچار درد عمومی بدن و حالت تهوع نیز میشود.
او خود میگوید: « صبح یک روز قبل از امتحان وقتی از خواب بیدار شدم چشمهایم ورم کرده بود. ابتدا چشمهایم بهطور تصادفی بسته میشد اما بعد از یک هفته این بازو بسته شدنها منظم شد و به حالت 3روز باز، 3روز بسته در آمد.» حالا او بیماری است که پزشکان هیچ تشخیصی برای آن ندارند.
پروفسور «جاستین اودی» متخصص چشم پزشکی بیمارستان «رویال ویکتوریا» در ملبورن میگوید:« این نوع انقباض چشمی آن هم در این سن و سال یک مشکل ناشناخته است. شاید بتوان علت این انقباض را به نوعی بیماری چشمی به نام«بلفارواسپاسم» نسبت داد اما به هیچ وجه نمیتوان توجیه کرد که چرا این اتفاق با این نظم 3روزه تکرار میشود.»
مصری ها عدد پی یعنی نسبت محیط دایره بر قطر آن را 16/3 و رومی های کهن آن را 12/3 به حساب می آوردند.نخستین کسی که به صورت علمی به محاسبه ی عدد پی پرداخت ارشمیدس(سده سوم پیش از میلاد) که مقدار تقریبی آن را سه و یک هفتم گرفت.پس از ارشمیدس جمشید کاشانی که در سده ی چهاردهم میلادی در کاشان و سمرقند می زیست عدد پی را تا 16 رقم محاسبه نمود.
کاشانی محیط دایره را میانگین عددی محیط چند ضلعی های منظم درونی و بیرونی دایره را با 3n *2 ضلع در نظر می گیرد. او n را برابر 28 یعنی چند ضلعی های منظم درونی و
بیرونی دایره را با 805306368 ضلع در نظر می گیرد و عدد پی را تا 16 رقم درست بعد از
ممیز محاسبه می کند.عدد پی کاشانی برابر 14151926535897932/ 3 است.
پس از کاشانی لودوف عدد پی را تا 35 رقم ودر سال 1837 میلادی نه کی شنکس تا 707 رقم محاسبه می کنند.در سال 1946 و 1947 فرگوسن از دانشگاه منچستر با کمک رنچ از واشنگتن ان را تا 808 رقم محاسبه کردند که بعدا معلوم شد از رقم 528 به بعد اشتباه بوده است.