دیوارهای بلند..
..دنیا دیوارهای بلند دارد و درهای بسته که دور تا دور زندگی را گرفتهاند.. نمیشود از دیوارهای دنیا بالا رفت، نمیشود سرک کشید و آنطرفش را دید، اما همیشه نسیمی از آنطرف کنجکاوی آدم را قلقلک میدهد. کاش این دیوارها پنجره داشت و میشد گاهی به آنطرف نگاه کرد... شاید هم پنجرهای هست و من نمیبینم... یا زیادی بالاست و قد من نمیرسد!
..با این دیوارها چه میشود کرد؟ میشود از آن فاصله گرفت و قاطی زندگی شد..و اصلا فراموش کرد که وجود دارند... میشود تیشهای برداشت و کند و کند و کند، شاید دریچهای، شکافی، روزنی ...
همیشه دلم میخواست روی این دیوار سوراخی درست کنم.. حتی به قدر یک سر سوزن. برای رد شدن نور، برای عبور عطر و نسیم، هوائی تازه...گاهی ساعتها پشت این دیوار مینشینم و گوشم را میچسبانم به آن و فکر میکنم اگر همه چیز ساکت باشد، میتوانم صدای باریدن روشنایی را از آنطرف بشنوم. اما هیچ وقت همه چیز ساکت نیست و همیشه چیزی هست که صدای باریدن روشنایی را خط خطی کند!
من گاهی دلم را پرت میکنم آنطرف دیوار های بلند! ..مثل بچه بازیگوشی که توپ کوچکش را از سر شیطنت به خانه همسایه میاندازد، به امید آنکه شاید در آن خانه باز شود. ...آنطرف "حیاط خانه خداست".
آنوقت هی در میزنم، در میزنم، میگویم: "دلم افتاده توی حیاط شما، میشود آن را پس دهید؟"
کسی جوابم را نمیدهد، در را به رویم باز نمیکند.اما همیشه دستی دلم را میاندازد این طرف ، همین!..و من این بازی را دوست دارم... همین که دلم را میاندازند این طرف دیوار، همین که ....
من این بازی را ادامه میدهم و آنقدر دلم را پرت میکنم تا خسته شوند، تا دیگر دلم را پس ندهند.تا آن در را باز کنند و بگویند: بیا خودت دلت را بردار و برو. آنوقت میروم و دیگر هم بر نمیگردم...
من این بازی را ادامه میدهم...اگر تو هم دلت هوای پریدن دارد،با من همبازی شو ...
قبول باشه...!
عیدتون مبارک همگی...امیدوارم بعداز این ماه دوباره متولد بشیم!..یه آدم جدید ...اونیکه خدا دوست داره...قلبمون پر از نور بشه و ما گم شیم توی مستی عشق...یه عشق ازلی به زیبائی گلبرگهای شبنم خورده شکوفه های گیلاس...غرق شیم توی دریای بیکران رحمتش...روحمون پر بکشه بره جای خودشو تو بهشت ببینه و برگرده ...بعدش با رویای اونجا تا آخر عمر حسرت به دل بمونیم!...خدای مهربون!..خدای عاشقا!..با تمام وجود دوستت داریم!..حالا که ما رو دوباره عاشقت کردی دیگه رهامون نکن!..تو کوچه پس کوچه های ظلمت زده دنیا تنها نمونیم!..دلمون میشکنه!..یا محول الحول والاحوال...
آموزش و پرورش،امسال با آمادگی بیشتری به استقبال زمستان می رود؛
وزیر آموزش و پرورش: امکانات گرمایشی سازمان بهینهسازی و وزارت نفت پارسال مطلوب نبود/ امسال خودمان دست بکار شدیم / با اعتبارات تزریق شده به مدارس دیگر جای نگرانی نیست!!!
چندی پیش وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده بود که سیستمی که سال گذشته با همکاری سازمان بهینهسازی مصرف انرژی و وزارت نفت در اختیار مدارس قرار گرفت محدودیتهایی داشت که بعضی از مدیران و مسئولان مدارس ترجیح دادند که از این سیستم استفاده نکنند و از همان سیستم سنتی بخاریها چکهای استفاده کنند، اما اینبار وزیر از برطرف شدن مشکل سیستم گرمایشی و سرمایشی در تمامی مدارس کشور خبر داد و گفت: امسال آموزش و پرورش بودجه برای تامین وسایل گرمایشی مدارس درنظر گرفته ، تا مانعی بر استفاده از بخاریهای غیر استاندارد در مدارس باشد.البته اگرچه افکار عمومی هنوز فاجعه مرگ سیزده کودک دانش آموز در روستای سفیلان، سوختگی معلم مدرسه روستای المنی در شهرستان دلفان و سوختگی دانش آموزان مدرسه روستای درودزن مرودشت از توابع شیراز را فراموش نکرده اند،شاید چنین پاسخی بتواند از حجم دغدغه های موجود در زمینه استفاده از وسایل گرمایشی استاندارد در مدارس بکاهد!!!