جانشین من خشایار شا باید مثل من در حفظ این کشور ها بکوشد . وراه نگهداری این کشور ها آن است که در امور داخلی آنها مداخله نکند و مذهب وشعائر آنان را محترم بشمارد.اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازده کرور در یک زر در خزانه سلطنتی داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو میباشد . زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست . البته به خاطر داشته باش تو باید به این ذخیره بیفزایی نه اینکه از آن بکاهی . من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن ، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند ، اما در اولین فرصت آنچه برداشتی به خزانه برگردان . مادرت آتوسا برمن حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن .
تبار کوروش از جانب پدرش به پارسها میرسد که برای چند نسل بر انشان(شمال خوزستان کنونی)، در جنوب غربی ایران، حکومت کرده بودند. کوروش درباره خاندانش بر سفالینه? استوانه شکلی محل حکومت آنها را نقش کردهاست. بنیانگذار سلسله? هخامنشی، شاه هخامنش انشان بوده که در حدود 700 میزیستهاست. پس از مرگ او، فرزندش چا ایش پیش به حکومت انشان رسید. حکومت چا ایش پیش نیز پس از مرگش توسط دو نفر از پسرانش کوروش اول شاه انشان و آریارامن شاه پارس دنبال شد. سپس، پسران هر کدام، به ترتیب کمبوجیه اول شاه انشان و آرشام شاه پارس، بعد از آنها حکومت کردند. کمبوجیه اول با شاهدخت ماندانا دختر ایشتوویگو (آژی دهاک یا آستیاگ) پادشاه ماد ازدواج کرد و کوروش بزرگ نتیجه این ازدواج بود.
آزادسازی یهودیان دربند و اجازه? بازگشت به و بازسازی اورشلیم توسط کوروش بزرگ
بعد از آنکه کوروش شاه آنشان شد در اندیشه حمله به مادافتاد.دراین میان هارپاگ نقشی عمده بازی کرد.هارپاگ بزرگان ماد را که از نخوت و شدت عمل شاهنشاه ناراضی بودند بر ضد ایشتوویگو(آژی دهاک)شورانید و موفق شد، کوروش را وادار کند بر ضد پادشاه ماد لشکرکشی کند و او را شکست بدهد.با شکست کشور ماد بهوسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود، پادشاهی 35 ساله ایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید، اما به گفته هرودوت کوروش به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگه داشت. کوروش به این شیوه در 546 پادشاهی ماد و ایران را به دست گرفت و خود را پادشاه ایران اعلام نمود.کوروش پس از آنکه ماد و پارس را متحد کرد و خود را شاه ماد و پارس نامید، در حالیکه بابل به او خیانت کرده بود، خردمندانه از قارون، شاه لیدی خواست تا حکومت او را به رسمیت بشناسد و در عوض کوروش نیز سلطنت او را بر لیدی قبول نماید. اما قارون (کرزوس) در کمال کم خردی به جای قبول این پیشنهاد به فکر گسترش مرزهای کشور خود افتاد و به این خاطر با شتاب سپاهیانش را از رود هالسی (قزلایرماق امروزی در کشور ترکیه) که مرز کشوری وی و ماد بود گذراند و کوروش هم با دیدن این حرکت خصمانه، از همدان به سوی لیدی حرکت کرد و دژسارد که آن را تسخیر ناپذیر میپنداشتند، با صعود تعدادی از سربازان ایرانی از دیوارههای آن سقوط کرد و قارون (کرزوس)، شاه لیدی به اسارت ایرانیان درآمد و کوروش مرز کشور خود را به دریای روم و همسایگی یونانیان رسانید. نکته قابل توجه رفتار کوروش پس ازشکست قارون این است که کوروش شاه شکست خورده لیدی را نکشت و تحقیر ننمود، بلکه تا پایان عمر تحت حمایت کوروش زندگی کرد و مردم سارد علی رغم آن که حدود سه ماه لشکریان کوروش را در شرایط جنگی و در حالت محاصره شهر خود معطل کرده بودند، مشمول عفو شدند.
من داریوش،شاه بزرگ، شاه، شاه پارس، شاه سرزمینها (کشورها)، پسر وشتاسب، نوه ارشام هخامنشی هستم. پدر من وشتاسب، پدر وشتاسب ارشام، پدرارشام اریارمن، پدر اریارمن چیش پیش و پدر چیش پیش هخامنش بود.
ما بدلیل این که از دیرگاهان از خاندانی اصیل و شاهانه بودیم هخامنشی خوانده شدیم .8 نفر از خاندان ما پیش از این شاه بودهاند و من نهمین هستم. ما 9 نفر پشت سر هم شاه بوده و هستیم. به خواست اهورامزدا من شاه هستم واو شاهی را به من هدیه داد.
ای که این نوشتهها و این نقشها را که من تهیه کردهام میبینی از آنها حفاظت و مراقبت کن.
اگر تا زمانی که توانایی داری از این نوشتهها و نقشها مراقبت کنی اهورامزدا یارت باد و دودمان و زندگیت بسیار باشد و همه کارهایت مورد قبول اهورامزدا باشد.
امیدوارم اگر این نوشتهها و نقشها رادر هنگام توانایی مراقبت و حفاظت نکنی اهورامزدا یارت نباشد و دودمانت تباه باشد وآنچه میکنی اهورامزدا ضایع کند.
داریوش
امروز بی جهت یاد خاطره ای افتادم که چند سال پیش برایم اتفاق افتاد. رفته بودیم لوور و به اصرار من رفتیم سراغ سالن های بزرگ ایران که گویا بیش از ده سالن است و مجموعه ای از آثار به غارت رفته ی ایران در آنجا جمع آمده است. در ورودی هر سالن صفحه ای فلزی به دیوار نصب کرده اند که نقشه ی مربوط به تمدن مربوطه در آن آمده است. ورودی سالن های ایران نیز نقشه ی ایران را داشت. به دقت که به نقشه نگاه کردم دیدم در کنار نام خلیج فارس در پرانتز نام "عربی" آمده است. البته این نام دوم به سختی خوانده می شد، چه کسی با چیزی تیز، فرض کنید یک کلید یا میخ، نام جعلی عربی را خراشیده بود. با خود فکرکردم که چه ایرانی دلیری، در لوور با اینهمه نگهبان و دوربین چه جور چنین کاری کرده است، در ورودی سالن بعدی ایران باز با کنجکاوی به نقشه نگریستم، همان بود، عربی خراشیده شده بود و فارس می درخشید. سومی و چهارمی و... گفتم دست مریزاد به ایرانیان. نمی دانم آیا بعد از این دو سه سال آیا هنوز آن نقشه ها بر دیوار مانده و یا مجدداً نام جعلی را به آن افزوده اند اما در آن روز احساسم این بود که فره ی ایرانی همه جا با ما ایرانیان است، دل نگران نباشید آن فره ایران را می پاید.
سیما سلطانی
| ||
دیدگاه تارنگار میراث ملی در رابطه با این موضوع :
ملت بزرگ ایران همواره در لحظات حساس تاریخی بیداری وغیرت ملی خود را نشان داده است . در رابطه با اقدام نابخردانه وبغض آلود موسسه نشنال ژئوگرافی نیز ایرانیان مقیم آمریکا با هجوم گسترده برای پس دادن اطلس های خریداری شده وتشکیل صف های طولانی وحرکات موتور سواران با پرچم سه رنگ ایران در قلب واشنگتن پای خبرنگاران و دوربین ها را به صحنه کشانده و موجب عذر خواهی نشنال ژئوگرافی گردیدند .
اما پرسش اساسی این است که چرا در مقابل این تجاوزات آشکار و ادامه دار بر علیه حقوق تاریخی ملت ایران ، دولتمردان ایرانی ساکتند و حداکثر به خطابه تکراری سخنران وزارت امور خارجه اکتفا میکنند . در جریان چاپ یک مقاله تاریخی ومستند پیرامون بحرین ، سفارت ایران در بحرین سنگباران شد ولی وزیر خارجه ما سراسیمه برای عذر خواهی به بحرین رفت . چرا درخصوص دهن کجی آشکار کشورهای حاشیه خلیج فارس به یک نام تاریخی ثبت شده بین المللی وزارت خارجه سفرای آن کشورها را احضار وحتی اخراج نمیکند؟ چرا از موزه لوور شکایت نمیشود ؟ چرا حتی اداره خلیج فارس وزارت امور خارجه فصلنامه ای به نام خلیج فارس منتشر نمیکند؟ چرا ؟ چرا؟ چرا؟
درپایان به همه پژوهشگران ونویسندگان هشدار میدهم که حتی در نقل قولها به دلایل عدیده بسیار مهم ازبه کار بردن عنوان جعلی برای خلیج فارس خوداری کرده ودر صورت ضرورت از این عنوان برای نقل قول عنوان جعلی استفاده فرمایید = خلیج ع...