روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهر بفزای ای نگار مهرچهر مهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر
مهربانی به به روز مهر و جشن مهرگان
روز شانزدهم هر ماه مخصوص به فرشته فروغ و روشنایی و به مهر روز موسوم است،در مهر روز از ماه مهر جشن بسیار بزرگی به نام مهرگان برگزار می شد. در روزگار هخامنشیان،واژه "باگیادیش"روی سنگ نوشته ای به زبان فارسی باستان حک شده که نام یکی از ماههای سال و برابر با مهر ماه است معنی آن ستایش و نیایش بغ است و بغ همان مهر است . این جشن بزرگ شش روز طول میکشید از روز شانزدهم شروع شده و به روز بیست و یکم که رام روز باشد ختم می گردید،روز آغاز را مهرگان عامه و روز پایان را مهرگان خاصه میگفتند. در ایران باستان سال به دو فصل تقسیم می شد :اول تابستان پس از آن زمستان. در سراسر اوستا از همین دو فصل نام برده شده است.نوروز جشن آغاز تابستان است، مهرگان جشن آغاز زمستان؛بویژه جشن مهرگان بسیار شاد و سرورانگیز بوده است. در بندهش نوشته است : در روز مهرگان مشی و مشیانه(آدم و حوا ) از نطفه کیومرث پدید آمدند. جشن مهرگان ، در سراسر آسیای صغیر نیز معمول بود و از آنجا با آئین مهر به اروپا رفت. مستشرق بلژیکی فرانتس کومون در کتاب نفیس خود "آئین اسرار آمیز میترا"مینویسد: بدون شک جشن مهرگان که در ممالک رم قدیم روز ظهور خورشید تصور می شده و آن را "سل ناتالیس اینو یکتوس"یعنی روز ولادت خورشید شکست ناپذیر می گفته اند به 25 ماه دسامبر کشیده شده و بعد از نفوذ دین عیسی در اروپا روز ولادت مسیح قرار داده شده است.
درباره ارتباط مهر با نیلوفر(آبی) در داستان جشن مهرگان آورده اند که موبد موبدان در خوانچه ای که روز جشن نزد پادشاه می آورد گل نیلوفر می نهاد. در طاق بستان بیرون از کرمانشاه ، پیکر مهر با پرتو خورشید دورسر او بر سنگ تراشیده شده در حا لی که روی گل نیلوفر ایستاده است.
شاهسون
شاهسون. [ س َ وَ ] (اِخ ) در ترکی یعنی شاه پرست و شاه دوست . مرکب : از شاه فارسی و «سون« ترکی . و این نام را شاه عباس بر فوجی از سپاهیان گذاشت که خاصه ? خود بود و فرمان داد هر ایلی که خواهد نام خود را برداشته باین ایل تازه درآید و این نام بر خود نهد و با آنها در بهره ? عنایات شاهی شریک باشد. گویند در همان روز اولی که این حکم را کرد ده هزار نفر در آن داخل شدند.(ناظم الاطباء). نام عده ای از قبایل ترک ساکن ایران است که اکنون باید آنها را ترک نامید. معنی این کلمه دوستداران شاه است . شاه عباس اول پس از تسلط بر قبایل ترک عده ای از قبایل مختلف ترک را دعوت کرد که در گروه جدیدی شرکت کنند و نام قزلباش را به آنها داد که به شاهسون نامیده شده اند. در دوران حکومت صفویه بدست این گروه کارهای بسیار بزرگی از آنجمله نگهداری فرمانروایان صفویه برآمد و روزگاری نیز عده ? آنها به صد هزار خانوار بالغ گردید ولی بتدریج از تعداد ایشان کاسته شد. در بعضی از مراجع آمده است که تا?سیس این گروه بدست پدر شاه عباس بوده است نه خود شاه عباس و این عده در دسته ? طرفداران و فدائیان و غلامان خاندان صفویه بودند و در ترویج و گسترش عقائد مذهبی صفویه بسیار مو?ثر بوده اند. (از دائرة المعارف اسلامی (
شاهسون بغدادی
شاهسون بغدادی . [س َ وَ ن ِ ب َ ] (اِخ ) از ایلات اطراف تهران ، ساوه ، زرند و قزوین . مرکب از7419 خانوار است که ییلاقشان خلجستان و فراهان و قشلاقشان ساوه و زرند میباشد و در اطراف قزوین به30 طایفه منقسم میشوندو چادرنشین هستند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 112 )
گروههای دیگر این ایل در شهرستان ساوه و اطراف زنجان زندگی میکنند. همچنین گروهی از ایل شاهسون در منطقه نیریز فارس در ساحل جنوبی دریاچه بختگان سکونت دارند. شاهسونهای فارس تیرهای از ایل اینانلو یا اینالّو بهشمار میآیند. گروهی از شاهسونها در شهرستان شاهیندژ ییلاق را در کوهستانها به سر میبرند که به شاهسوان یا شایسوان معروفند.
منبع: http://fa.wikisource.org