مدت خدمت سربازی مشمولین با توجه به مکان خدمتشان کاهش یافت. معاون وظیفه عمومی استان کرمان در گفتگو با خبرنگار کرنا با اعلام این مطلب گفت: با توجه به مصوبه ی جدید سد کل نیروهای مسلح، مدت زمان خدمت سربازانی که محل خدمت آنها مناطق عادی است از 20 به 18 ماه، مناطق محروم از 18 به 17 ماه و مناطق عملیاتی از 17 به 16 ماه کاهش یافت. سرهنگ احمد هاشمی با بیان اینکه مدت اجرای این مصوبه، سه سال است افزود: این قانون شامل کلیه ی کسانی می شود که هم اکنون در حال خدمت هستند و یا در آینده وارد خدمت سربازی خواهند شد. وی با اشاره به اینکه جانبازان 25 درصد می توانند یک فرزند خود را از خدمت سربازی معاف نمایند افزود: در صورتی که مجموع حضور در جبهه و جانبازی(تلفیقی) ایثارگران به 30 ماه برسد، بر اساس این مصوبه به ازای هر درصد جانبازی یک ماه منظور شده و ایثارگران می توانند یک فرزند خود را از خدمت سربازی معاف نمایند. معاون وظیفه عمومی یادآور شد: چنانچه والدین مشمولین 60 ماه یا بیشتر حضور در جبهه داشته باشند، دو تن از فرزندان آنها از خدمت سربازی معاف خواهند شد.
ناپلئون در حال عبور از گردنه? سنت برنارد بزرگ در آلپ
ناپلئون بسیار باهوش و با تدبیر بود و در سایه لیاقت و کاردانی شخصی توانست فرانسه را از هرج و مرج بعد از انقلاب نجات داده و متحد کند. به دانشمندان احترام میگذاشت و جملات قصار او مشهور است. علاوه بر اینکه به نبوغ نظامی شهره بود، به دلیل مجموعه قوانین حقوق مدنی که در سال 1804 وضع کرد و به قوانین ناپلئون مشهور شد امروزه مورد توجهاست و جزء بزرگان تاریخ به شمار میرود.
با نگاهی به گذشته میراث فرهنگی متوجه می شویم که این نهاد چه فراز و نشیبهای را طی نکرده است. پاسکاری میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، این بخشها را عملا عقیم و ناتوان ساخته است. طرح ادغام این نهادها در گذشته ای نه چندان دور این نوید را به محققان و پژوهشگران داد که کشور توان درآمد سازی از حوزه فرهنگی را دارد. در واقع وابستگی بیش از حد به انرژی های فسیلی و فرآورده های آن، اقتصاد کشور را آسیب پذیر نموده است.
در خیلی از کشورهای جهان صنعت گردشگری سهم قابل توجهی از در آمد آنها را به خود اختصاص داده است. در حقیقت گردشگری نه تنها منبع در آمد مهمی برای کشورها محسوب می شود بلکه به عنوان راه مناسبی جهت تاثیر و تاثرات فرهنگی نیز شناخته شده است. تنوع در جاذبه های گردشگری می تواند میزان بازدهی این صنعت را افزایش دهد. مهمترین این جاذبه ها عبارتند از: جاذبه های تاریخی مانند مکانهای باستانی، جاذبه های طبیعی مانند دریاچه ها، رودخانه ها، دریا، جنگل مرداب و جاذبه های مذهبی مانند مساجد و بقاع متبرکه. هر یک از این جاذبه ها موجبات پیدایش جاذبه های دیگری چون موزه های اشیاء باستانی، پارکهای باستانی و موزه های طبیعی را فراهم می نمایند. همه اینها باعث تاسیس بخشهای مکمل و رفاهی مانند هتلها، رستورانها و فروشگاهها می شوند. توسعه صنعت حمل و نقل اعم از هوایی، زمینی و آبی نیز از پیامدهای گسترش صنعت گردشگری می باشد. همه این بخشها نیازمند نیروی کار متخصص و غیر متخصص می باشند و زمینه ساز ایجاد اشتغال در جوامع می شوند . در واقع فعالیت باستانشناسان در حوزه میراث فرهنگی و معرفی آثار و اشیاء به حوزه های صنایع دستی و گردشگری زمینه ساز حمایت از صنعت گردشگری خواهد بود. این امر محقق نمی شود مگر اینکه این سه حوزه در یک مجموعه قرار داشته باشند. طبیعی است جدا کردن این سه حوزه به صنعت گردشگری کشور که صادرات آن نامرئی می باشد، ضربات جبران ناپذیری خواهد زد.
در گذشته صنعت گردشگری فقط اختصاص به کشــورهای پیــشـرفتـه داشت، اما امروزه بــرخی از کشــورهای در حــال تــوسعــه نیــز، بـا شنــاخت تــوانــاییــهای بالقــوه و طراحــی بــرنــامه های اســاسی در جهــت رشد و شـکوفایی این صنـعت گـام بر می دارند. در حقیقت گردشگری به مشابه یک سیستم تولیدی عمل می کند که برای راه اندازی و تداوم آن بایــد صنایع بزرگی دیگری که هر یک سیستمی عـظیم را تشکیل می دهند، ایجاد شوند. به همین دلیل است که آن را "صنعت گردشگری" نـامگذاری کرده اند. با راه اندازی صنعت گردشگری، صنایع دیگری همچون صنعت حمل و نقل (اعم از زمینی، دریایی، هوایی و ریلی )، هتلداری، صنایع دستی و تزئینی، و انرژی نیز باید تقویت شوند تا این صنعت پویا باشد. هر یک از صنایع فوق خود برای بقاء می بایست با بخشهای دیگر یک سیستم در ارتباط باشند. برای مثال صنایع دستی نیاز به حمایتهای میراث فرهنگی، بخش معادن و نخبگان برنامه ریز یک سیستم دارد تا بتواند اشیاء مورد علاقه توریستها را تامین کند. در واقع ارتباط منطقی میان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باعث پویایی این بخشها خواهد شد. هدف کلی همه آنها باید ارتقای اقتصاد کشور باشد. بعبارتی تعامل بین این سه حوزه موجبات توسعه و شکوفایی اقتصادی کشور را در پی خواهد داشت. جدایی این سه بخش و ایفای نقش آنها در وزارتخانه های و سازمانهای متفاوت، رسالت اصلی آنها را از بین خواهد برد.
از نمایندگان مجلس خواهش می کنم مسائل تخصصی را به حوزه های مربوطه بسپارند و به محققین آن اعتماد داشته باشند. شاید بهتر این باشد تا نشستی بین نمایندگان مجلس و محققین حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برپا شود و این مسئله آسیب شناسی شود. پیشنهاد می کنم با آسیب شناسی طرح دو فوریتی قدمهای مطمئن تری برداریم. البته اگر هدف از ارائه طرح دو فوریتی ارتقا باشد، آسیب شناسی پاسخ خواهد داد. اما اگر اهداف دیگری در پی داشته باشد، بی نتیجه خواهد بود. معتقدم طرح دو فوریتی با نگاه موجود خودکشی فرهنگی است.
http://www.chn.ir/news/?section=2&id=48035
همانطور که در قسمت سوم اشاره شد در باستانشناسی جدید و روندگرا فرضیاتی ارائه می گردند، سپس باستانشناسان سعی می کنند تا این فرضیات را به بوته آزمایش بگذارند. بر خلاف باستانشناسی سنتی که نتایج بر پایه صلاحدید شخصی است، در باستانشناسی جدید نتایج نباید بر پایه نظریات شخصی و صلاحدید شخص باستانشناس باشد.
بنابراین آزمایش یک فرضیه و مدل از اصول اساسی باستانشناسی جدید می باشد. به عبارتی در باستانشناسی متکی بر مکتب روندگرا شهرت و قدرتهای فردی اشخاص در تایید یا رد نظریات جایگاهی ندارند و مانند علوم تجربی تنها معیار برای اعتبار نظریات تطبیق آنها با شواهد و مدارک می باشند. گاهی ممکن است پنهان کردن و نادیده گرفتن برخی شواهد توسط باستانشناس سنتی نتایج را دگرگون کند و نتایج آنگونه که مورد نظر فرد باستانشناس سنتی است، ارائه می گردند. بنابراین با اجتناب از جانبداری و دخالت دادن همه شواهد و نمونه ها در امر تحقیق، بر اعتبار و صحت استدلال در باستانشناسی می افزاییم.
از باغ میبرند چراغانیات کنند ........................ تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
پوشاندهاند "صبح" تو را "ابرهای تار" ........................ تنها به این بهانه که بارانیات کنند
یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند ........................ این بار میبرند که زندانیات کنند
ای گل گمان مبر به شب جشن میروی ........................ شاید به خاک مردهای ارزانیات کنند
یک نقطه بیش فرق "رحیم" و "رجیم" نیست ........................ از نقطهای بترس که شیطانیات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست ........................ گاهی بهانه است که قربانیات کنند
فاضل نظری
داریوش هخامنشی را سازنده نخستین آبراهی میدانند که به دست انسان و برای وصل دو دریا در مصر ساخته شدهاست و در محلی ساختهشده که اینک کانال سوئز خواندهمیشود.
اما داریوش بزرگ علاوه بر این، مبتکر و سازنده بزرگراه نیز به شمار میآید. این حکمران خردمند به موازات ایجاد و ساخت وسایلی برای ارتباط دریایی منظم، در داخل کشور نیز به ایجاد جاده اصلی و فرعی پرداخت، آن چنان که مورخان نوشتهاند طول جاده سرتاسری به 2900 کیلومتر رسیده و حتی این جاده به کشورهای خارج هم امتداد داشته و ازین راه امور بازرگانی و دادوستد انجام مییافتهاست. این جادهها ارابهرو بوده، زیرا در آن دوره و آنچنان که در نقوش تختجمشید مشهود است، ارابه مورد استفادهبوده و بهخصوص یکی از وسایل سپاهی بهشمار آمده. همچنین و در این زمان بوده که تشکیلات چاپاری به وجودآمده و به فاصلههای معین چاپارخانههایی ساختهاند که برای رد و بدل کردن بستههای چاپاری (پستی) آماده خدمت بودهاست. نگهبانانی در این محل گوش به فرمان سرعت بخشیدن به کار و مجری این فرمان بودهاند:
« نه سرما – نه گرما – نه باد – نه باران – چاپار را از رفتن باز نمیدارد.»
در این دوره خبرنامهای از مرکز کشور (پایتخت) درصد شماره بر لوحه گلی هر هفته تهیه و بهوسیله چاپارهای آماده به خدمت به مرکز ساتراپنشین (استان) و شهرستان ارسال و بدین وسیله فرمان و دستور کشور مدار به مسوولان امر ابلاغ میشدهاست.
خبررسانی آذرخشی- با ایجاد تپهها به فاصله مشخص و استفاده از بلندیهای طبیعی و ساخت اتاقهای دیدهبانی در شب با آتشافروزی در این دیدهبانیها و باز و بسته کردن پنجره آن خبرهای فوری را به پایتخت میرسانیده و یا از مرکز فرماندهی دستورها و فرمان ها را به مسوولان سپاه اعلام میداشتهاند، کما این که بنا به نوشته مورخان خبر فتح آتن پس از 24 ساعت به پایتخت کشور رسید و جشن و سروری برپا گشت.
ساخت راه و بزرگراههای ارتباطی در سراسر کشور، سبب میشده که هرگاه نیازی وجود داشتهاست، مسوولان و ادارهکنندگان محلی و استانی نیز بتوانند خود را به پایتخت برسانند و در نشستهای همگانی که برای مشورت برپا میشدهاست، شرکت کنند. یکی از این انجمنها و نشستها که بنا به ضرورت یا بهطور منظم برپا میشده، «انجمن خشترهپاون» نام داشتهاست.
درباره این انجمن نوشتهاند: بنا بر امر داریوش هرچند سال یکبار انجمنی از ساتراپها و فرمانداران و شهربانان کشور در پایتخت تشکیل مییافت. در این انجمن مسایل کشور و شهرها به جستار گذاشته میشد و دشواریها و کم و کاستیها مورد بحث و گفتوگو قرار میگرفت و گزارش بازرسان ویژه شاهنشاهی که به نام چشم و گوش شاهنشاه خوانده میشدند، در این جمع بررسی میشد و چه بسا که خطاکاران شناخته و تنبیه میشدند. همچنین به گماردگان (خدمتگذاران) که در انجام گمارش (خدمت) خود نیک کوشیده و مایه خرسندی و آسایش مردم را فراهم ساختهبودند، پاداشهای ارزنده ارزانی میگشتهاست. بخشایش اسب والاترین پاداش شمرده میشدهاست. کارهایی که در درجه اول اهمیت قرارداشته کشاورزی و درختکاری و کندن کاریزهای آبرسانی بودهاست. همچنین به بهترین فرآورده که روز ویژهای از سال که به پیشگاه شاهنشاه آورده میشد، نیز پاداشی دادهمیشد.
این آیین در نگارههای سنگی تختجمشید گویا است و پیشکشکنندگان که از تیرهها و نژادهای گوناگون هستند، در آنجا دیده میشوند.