هوالحق
برهان در فلسفه
گیلبرت رایل/ ترجمه: رضا مثمر
رایل اصل این مقاله را به زبان فرانسه نوشته است و در سال 1954 به چاپ رسانده است. ترجمه ای که خواهید خواند از روی ترجمه انگلیسی مقاله که آن نیز به قلم خود رایل می باشد صورت گرفته است. Gilbert Ryle, Collected Papers, Vol.2, 1971,(Hutchson of London), pp.319-25
نسخه PDF
لب دیدگاه مکانیکی(Mechanical view) در باب ذهن این است که ذهن مکانیزمی علی است که تاثیراتی بر رفتار دارد و به نظر می رسد که به سادگی نتوان این ایده را رد کرد. اما با این حال برخی فیلسوفان این دیدگاه را رد می کنند نه به خاطر کاستی های آن بلکه به خاطر اینکه معتقدند که این ایده تبیینی از اینکه ذهن چگونه بر ما پدیدار می شود، ارائه نمی کند، آن چیزی که گاهی پدیدارشناسی ذهن خوانده می شود. آنها بر آنند که ذهن مکانیکی، ذهن را چون پدیداری مرده می انگارد.
در پاسخ، طرفداران ذهن مکانیکی قائل اند که اینکه ذهن چگونه بر ما پدیدار می شود به فرضیه ذهن مکانیکی ارتباطی ندارد، اما به نظر می رسد که این پاسخ چندان رضایت بخش نیست، این دیدگاه نمی تواند منکر چنین پدیداری، اینکه ذهن به نظر ما چگونه است، باشد چرا که اساسا بسیاری از جنبه های این نظریه-ذهن مکانیکی- برگرفته از این است که ذهن به نظر ما چگونه کی آید. مثلا نقطه آغازین انگیزه تصویر علی از افکار مشاهدات مبتنی بر عقل سلیم است درباره اینکه چگونه می توان از طریق اذهان افراد، رفتارشان را تبیین کرد.
مثال دیگر فرضه ذهبان(Mentalese hypothesis) فودر است، نقطه شروع استدلال فودر این باور عمومی است که اگر کسی بتواند تصور کند که مجنون، لیلا را دوست دارد، درست به همین دلیل مفاهیمی لازم برای تصور اینکه لیلا، مجنون را دوست دارد، در اختیار دارد. بنابراین نقطه شروع بسیاری از استدلالها برای جنبه های ذهن مکانیکی، مشاهدات مبتنی بر عقل سلیم در این باره است که ذهن به نظر ما چگونه است؟ با این اوصاف بسیار فریبکارانه خواهد بود اگر طرفداران ذهن مکانیکی در پاسخ به پرسش مذکور چنین جواب بدهند که ارتباطی میان نظریه ذهن مکانیکی و پدیدارشناسی ذهن وجود ندارد.
اما به نظر می رسد آگاهی مهمترین مانع ارائه تبیینی علمی از ذهن باشد.